اندیشه ساختار زدایی در معماری برنارد چومی

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICSP01_381

تاریخ نمایه سازی: 1 تیر 1398

Abstract:

ساختارزدایی سعی دارد تا ساختار اندیشه و نظم محوری را که به جهان ما تحمیل شده است تغییر دهد. چنین معنایی که از طریق ساختاری نظامیافته تحمیل میشود، تفسیرهای دیگری که در همان زمینه با اعتباری یکسان عرضه میشوند را سرکوب کرده و امکان تنوع فکری و ذهنی خارج از این چهارچوب را به خصوص از مخاطب میگیرد. در واقع هدف ساختارزدایی، شکستن مرزها و محدودیتها، دست یافتن به چشماندازهای تازه یا به عبارتیکشف قلمروهای جدید، برهم زدن و ریشه کنی نظمهای مفهومی و چهارچوبهای فکری به ارث رسیده و ترجمان آنها علیه پیشانگارههای خودشان است ارتباط مستقیم ساختارزدایی با معماری نخستین بار توسط معماران نظریهپردازی چون پیترآیزنمن وبرنارد چومی در دهه 80 تحقق یافت. چومی در آثار اولیه خود با تعریف معماری به عنوان تولدی مدام از مقدمات و شرایط بالقوه بسیار مشخص در یک سو و خلق تجربیات و تمایلات جدید در سوی دیگر، آغازگر بحران و همچنین پتانسیلی برای معماری است که به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. چومی به تاثیر از اندیشههای دریدا معتقد بودکه باید مواردی در طرح باشد که در نگاه اول و قرائت نخست به نظر نمی آید. وی با کنکاشی موشکافانه مواردی همچون تناقضات، دوگانگیها و تفاسیر حاشیهای را در طرحهای خود عریان و عیان نمود، چرا که به اعتقاد او معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود باشد، بینشی که تحت سیطره قواعد و چهارچوبهای از پیش مفروض در محاق فراموشی افتاده است. به اعتقاد چومی، معماری باید با به پرسش کشیدن و تشکیک در ساختارهای موجود، به ماهیت متلاشی و از هم گسیخته جهان معاصر پاسخ دهد. پروژه پارک دلاویلت برنارد چومی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سرآغاز سبک معماری ساختارزدایی و بیتردید بزرگترین اثر تحقق یافته این نوع از معماری است.در این نوشتار به بررسی اندیشه ساختارزدایی بر مبنای تفکر ومعماری چومی میپردازیم.

Authors

مهری نیشابوری

دانشجو دکترا معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز