حفظ هویت و بازیابی معنا در کنش گفتمانی منظر شهری زاهدان در دوره پهلوی اول

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 564

This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CAUM02_267

تاریخ نمایه سازی: 7 دی 1398

Abstract:

شهر به مثابه ی متن از دو سطح بیان و محتوا تشکیل شده است. سطح بیان، مباحث فیزیکی اثر را در بر می گیرد و سطح محتوا، در لایه های درونی تر نفوذ کرده و آن را در ابعاد فراکالبدی مورد واکاوی قرار می دهد؛ بین این دو سطح همواره ارتباط الزامی و دوجانبه ای وجود دارد. هم نشینی نظام مند این سطوح منظر شهری را در یک کنش گفتمانی قرار داده که با ادراک آن، معنا قابل بازیابی است. شهر زاهدان به عنوان شهری با ویژگی های معاصر در استان سیستان و بلوچستان، الگویی مناسب از این هم نشینی را ارائه می دهد؛ اما تغییر روزافزون در کالبد شهر زاهدان که عمدتا از دهه 1340 خورشیدی بدین سو رخ داده، بدون توجه به بستر و محتوای ارزشمند آن بوده است. معماری امروزین ما با بی توجهی به ارزش های موجود در منظر شهری زاهدان، هویت آن را نادیده گرفته و معنای شهر را دچار آشفتگی نموده است. از آنجا که تولید معنا تنها به عنوان یک فرآیند در تعامل سطوح مختلف قابل دریافت است، بنابراین برای بازآفرینی هویت پنهان این شهر می بایست از لایه های بیرونی به سمت لایه های درونی تر رفت. برای بازیابی معنای برآمده از هویت شهر، واکاوی تاثیر مولفه های فرهنگی اجتماعی به عنوان لایه های درونی ای که محتوای شهر زاهدان را شکل بخشیده اند، بر ساختار منظر شهری هسته ی اولیه ی این شهر در دوره پهلوی اول امری ضروری به حساب می آید. اینپژوهش کیفی بوده و به لحاظ هدف، بنیادی کاربردی است چرا که نخست، به کشف معنای مستتر در منظر شهری شهر زاهدان در دوره پهلوی اول پرداخته و بر پایه ی نتایج به دست آمده راهکاری در جهت دستیابی به اهداف پروژه فراهم نموده و به پرسش های آن پاسخ می دهد. در این فرآیند معناپردازی، همزمان معنا تولید و توسط مخاطب/ کنشگر شهر ادراک می شود. درنهایت می توان اینگونه گفت که با ادراک معنای برآمده از هویت، مخاطبان آن در هر جایگاهی که قرار دارند اثرات مطلوبی را بر منظر شهری آن گذاشته و حفاظت آن را در اولویت قرار خواهند داد.

Authors

سحر رستگار ژاله

دانشجوی دکتری مرمت و احیای بناها و بافت های تاریخی، دانشکده حفاظت، دانشگاه هنر اصفهان،

بهنام پدرام

عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان، دانشکده حفاظت