saeid keyvanpur
361386 : Researcher ID نویسنده و پژوهشگر مبانی جرم شناسی و روانشناسی اجتماعی Author and resear
211 یادداشت منتشر شدهروانشناسی جلوه هایی از خانواده نابسامان؟
اولین کنگره ملی روانشناسی خانواده گامی در ترسیم الگوی مطلوب خانواده

روانشناسی جلوه هایی از خانواده نابسامان؟
نابسامانی خانواده دارای صورتها و جلوه هائی است که هر کدام از آنها به نحوی قابل بحث و برسی است ، و هم هر یک از آنها موجد خطرات و عوارضی، برای زن و شوهر ، فرزندان و یا همه آنهاست . ما را در این یادداشت فرصت امکان به برسی همه جانبه و همه جنبه های آن نیست صرفا در آن قسمت که عوارض بیشتر متوجه فرزندان است به اختصار اشاراتی خواهیم داشت .
۱_ نابسامانی عاطفی :
نابسامانی در محیط خانواده گاهی دارای جلوه و رنگ عاطفی است مثل :
خانواده ای که در آن نارسائی و کمبود محبت است و والدین به هر علتی ، فرزندان خود را نمی توانند اقناع کنند . طفل نیاز به بوسیدن ، به نوازش کلامی یا بدنی دارد ولی از آن محروم است . خانواده ای که در آن افراط در محبت است و کثرت عنایت والدین به کودک سبب آن شده است که طفل فردی از خود راضی ، پرغرور و افاده ای ، پرتوقع ، لوس و خودخواه ولی در عرصه عمل بی عرضه و ناتوان بار آید .
خانواده ای که در آن تبعیض و تفاوت گذاری غیر عادلانه است . برخی از خانواده ها کودک به علت پسر یا دختر بودن فرزند ، زشتی یا زیبایی طبیعی شان ، شیرین زبانی یا عدم آن ، موفقیت در تحصیل و یا عدم توفیق در آن و... دچار تبعیض هائی می شود که آثار آن به صورت عقده و کینه تا سالهای سال در آنان باقی می ماند .
خانواده ای که در آن طرد و رد است . کودک را به بهانه ای ناچیز ، برای خطائی کوچک یا بزرگ از خود طرد و رد می کنند طفل از این بابت همه گاه احساس بی پناهی دارد .
۲_ نابسامانی در روابط :
گاهی نابسامانی ناشی از روابط زوجین در ارتباط با خود یا فرزندان است مثل : خانواده ای که در آن زن و شوهر در روابط خاص خود بی بندوبار باشند و طفل اگرچه خردسال و کم سن است شاهد روابط زناشوئی، شوخی ها و متلک گوئی هایشان باشد و یا رعایت پوشش و حجاب را در برابر یکدیگر و فرزندان نداشته باشند ._ خانواده ای که در بین زن و شوهر درگیری و نزاعی باشد و آنها در حضور فرزندان نسبت به یکدیگر بد دهنی داشته و یا دعوا و کتک کاری داشته باشند ، زنی که در حضور فرزند از شوهرش کتک بخورد دیگر مادر نیست . و شوهری که در حضور فرزندش از همسر اهانت ببیند دیگر پدر نیست . و خانواده ای که در آن به علت کثرت فرزند زن و شوهر توان و امکان رسیدگی به آنها را نداشته و در نتیجه فرزندان از تربیت صحیح برخوردار نیستند و چه بسیار از آنان که از فساد و انحراف سر در می آورند .
۳_ نابسامانی در فرم انضباط :
گاهی در خانواده ای به علت سیستم انضباطی خاصی نابسامانی پدید می آید . خانواده ای که در آن آزادی بی حد و مرز و بی بندوباری است و کودکان به هر گونه ای که بخواهند رفتار و عمل دارند . به هر کجا که بخواهند می روند ، به هر عملی که هوس کنند اقدام می نمایند و به هر رفتار تن در می دهند . کسی نیست از آنها بازخواست داشته باشد .
خانواده ای که در آن والدین در رابطه با فرزندان چنان عمل می کنند که گوئی از وظیفه پدری و مادری خود استعفا کرده اند . کودکان در حضور آنها به هر رفتار نامعقولی تن در می دهند ولی پدر همچنان مشغول روزنامه خواندن و مادر همچنان سرگرم کار و برنامه خویش است .
خانواده ای که در آن خشونت است و منطق پدر و مادر در رابطه با فرزندان منطق زور است ، منطق کتک است ، طفل با کمترین لغزش و خطائی از پدر سیلی می خورد بدون اینکه بفهمد چه اشتباهی از او سرزده است و یا مادری به علت بیماری عصبی در برابر خطای کودک او را با نیشگون گرفتن یا گاز گرفتن می آزارد .
۴_ نابسامانی در کنترل ها :
گاهی رفتار والدین در اداره فرزندان به گونه ای است که حاصل آن نابسامان است مثل:
خانواده ای که ثبات در مواضع ندارند و خط فکری شان در تربیت روشن و صریح نیست ، روزی فرزندشان کلمه رکیکی را بر زبان می آورد پدر و مادر از آن لبخند بر دهان می آورند و فردای آن روز به خاطر همان کلمه او را کتک می زنند .
خانواده ای که در آن انضباط چند گونه وجود دارد . پدر در خانه به یک گونه امر ونهی دارد و مادر به گونه ای دیگر ، گاهی برادر یا خواهر ارشد فرمانی دارند و زمانی پدر بزرگ یا مادر بزرگ فرمانی دیگر ، و کودک در بین این دستورات ضد و نقیض نمی داند چه بکند .
خانواده ای که در آن پدر ، مادر ، و یا هر دوی آنها بیش از حد متعارف و معمول غیبت دارند . پدر دائما در مسافرت و ماموریت است ، مادر کارمند و اغلب در بیرون خانه و یا در منزل همسایگان است و کودک کمتر به دیدار آنها موفق می شود .
و خانواده ای که در آن پدر یا مادر بیماری مزمن دارند ، علیلند ، بستری هستند ، و کودک می داند که در رفتار و بی انضباطی آزاد است زیرا هر عملی که انجام دهد دست پدر و مادر او نخواهد او نخواهد رسید .
۵ _ نابسامانی اقتصادی:
گاهی نابسامانی ناشی از وضع و شرایط اقتصادی در خانواده است مثل :
خانواده ای که دچار فقر شدید اقتصادی است و توان تحمل آن را ندارند .
کودکان چیزهایی را می بینند و هوس آن را دارند ولی شرایط خانوادگی به گونه ای است که والدین نمی توانند نیازهای کودکان را بر آورند و یا لااقل از نظر آگاهی در وضع و شرایطی نیستند که به کودکان عزت و مناعت بیاموزند ، آری فقر می تواند آدمی را به کفر بکشاند .
خانواده ای که دچار غنای شدید است و فرزندان در راه رفاه زدگی افراطی بسر می برند ، این گونه افراد نیز در آینده دچار سیری ناپذیر ی ، بدبختی و طغیان می شوند و زمینه برای انحراف و عصیان شان فراهم می شود .
خانواده ای که به علت کثرت کار و اشتغال نمی توانند به فرزندان خود برسند پدرانی هستند که صبح زود ، پیش از بیداری فرزندان به سر کار خود می روند ، و شب هنگام نیز از سر کار خود برمی گردند در حالی که فرزندانشان خوابیده اند ، و وضع به همین گونه است در باره زنانی که بیرون اشتغال دارند و فرزندانشان آرزوی گرمی و صفا و ابراز محبت را دارند .
۶_ نابسامانی ناشی از محیط :
نقش محیط در رشد یا انحطاط خانواده بسیار زیاد است . محیط و منطقه ای که در آن زندگی می کنیم ، مسکن و خانه ای که در آن بسر می بریم و محل های نا آشنا برای ما و فرزندان ما گاهی نابسامانی آفرین است مثل:
محله و منطقه ای که در آن زندگی می کنیم در خلق و خوی ما و فرزندان ما موثر است . ممکن است موجبات رشد را تسریع و یا زمینه آن را در افراد فراهم کند . فرق است بین دو منطقه ای که یکی منطقه زندگی افراد آلوده ، معتاد و منحط است و دیگری منطقه زندگی افراد شریف ، رشد یافته و پاکدامن است .
سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
