غرق در تصویر خویش

[محی الدین ابن عربی]
اسماء حکم کننده ی در خلایق می باشند، هر که آنها را مشاهده کند، کسی است که قلبش سجده کرده است و غیر مشاهد آنها، قلبش سجده نکرده است و او مدعی است و «انا = من» می گوید؛ هر کس که چنین صفتی داشته باشد، روز رستاخیز مورد حساب و پرسش قرار می گیرد و اگر در خور کیفر باشد، کیفر می بیند، ولی هر کس که قلبش سجده کرد، وی را ادعایی نیست، بنابراین نه حسابی دارد و نه پرسشی و نه کیفری؛ پس هیچ حالتی برتر از حالت سجود نمی باشد، زیرا آن حالت وصول به علم اصول (ریشه و اصل ها) است، در این صورت هیچ صفتی برتر از صفت علم نمی باشد، زیرا آن سعادت و نیکبختی دو سرا و راحتی در دو منزلت و مقام را (به انسان) می بخشد. (1)
***
[یزدانپناه عسکری]
انسان مدعی، غرق در تصویر خویش است و هیچ امیدی نیست به سر منشا بازگردد، سجده قلب؛ آدمی را از خود بینی و خود بزرگ بینی دور می کند.
آگاهی و علم به اصول اسماء حکم کننده و خواست اقتدار، صفت علم انسان را وارد فاز اقتدار و ادب و احترام می کند.
_____________
1 - فتوحات مکیه جلد 12 ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383، جلد ششم، باب هفتاد و سوم (440)، صفحه 415
- [سجود القلب اذا سجد لا یرفع ابدا، لان سجوده للاسماء الالهیه لا للذات، فانها (ای الاسماء) هی التی جعلته قلبا، فهی تقلبه من حال الی حال، دنیا و آخره، فلهذا سمته قلبا. فاذا تجلی له الحق مقلبا، فیری (القلب) انه فی قبضه مقلبه، و هو الاسماء الالهیه، التی لا ینفک مخلوق عنها. فهی المتحکمه فی الخلائق، فمن مشاهد لها و هو الذی سجد قلبه، و من غیر مشاهد لها فلا یسجد قلبه. و هو المدعی الذی یقول: انا! و علی من هذه صفته یتوجه الحساب و السوال یوم القیامه، و العقاب ان عوقب. و من سجد قلبه فلا دعوی له، فلا حساب و لا سوال و لا عقاب.- فلا حاله اشرف من حاله السجود لانها حاله الوصول الی علم الاصول. فلا صفه اشرف من صفه العلم فانه معطی السعاده فی الدارین، و الراحه فی المنزلتین. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه ،عثمان یحیی، 14جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1994 م. ج12، ص:502، 503) ، (440)]
