بحران معنا در دانشگاه های ایران: از مدرک گرایی تا خستگی فکری
چکیده
در دهه های اخیر، نظام آموزش عالی ایران با پدیده ای عمیق به نام «بحران معنا» مواجه شده است؛ بحرانی که در آن، تحصیل دانشگاهی از تجربه ای برای رشد فکری و انسانی به روندی مدرک محور و بی هدف تبدیل شده است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی، به بررسی ریشه های روان شناختی و فرهنگی این بحران پرداخته و پیامدهای آن بر انگیزش، خستگی ذهنی و رضایت تحصیلی دانشجویان ایرانی را واکاوی می کند. نتایج مرور منابع نشان می دهد که ترکیب فشار اقتصادی، فقدان ارتباط میان دانشگاه و بازار کار، و نبود نظام ارزش محور آموزشی، به کاهش معنا و انگیزش در میان دانشجویان منجر شده است. در پایان، مجموعه ای از راهکارهای کاربردی برای بازسازی معنا و احیای انگیزه فکری ارائه شده است.
کلیدواژه ها: معنا، مدرک گرایی، خستگی فکری، انگیزش تحصیلی، دانشگاه ایران
مقدمه
دانشگاه در فلسفه وجودی خود، نهادی برای پرورش تفکر انتقادی، رشد شخصی و گسترش مرزهای دانش است. اما در دهه اخیر، در ایران و بسیاری از کشورهای درحال توسعه، دانشگاه از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته و به نظامی مدرک محور تبدیل شده است (فرهادی، ۱۳۹۹).
دانشجویان امروز غالبا تحصیل را نه به عنوان تجربه ای معرفتی، بلکه ابزاری برای کسب مدرک، جایگاه اجتماعی یا شغل آینده می دانند. این گرایش سبب شده است که فرایند یادگیری از معنا تهی گردد و پدیده ای تحت عنوان «خستگی فکری» (Cognitive Fatigue) در محیط های دانشگاهی پدیدار شود (Maslach & Leiter, 2016).
در شرایطی که ناامیدی شغلی، ضعف در کیفیت آموزش و نبود پیوند بین علم و جامعه گسترش یافته است، بحران معنا به مسئله ای اساسی در روان شناسی آموزش عالی تبدیل شده است. پژوهش حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه معنا در کار و زندگی (Frankl, 1946؛ Steger, 2017)، دلایل روانی–اجتماعی این بحران و راه های برون رفت از آن را بررسی کند.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع مروری–تحلیلی است. منابع داخلی و بین المللی بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ با استفاده از پایگاه های Google Scholar، SID و ScienceDirect بررسی شدند. داده ها با روش تحلیل مضمون (Thematic Analysis) دسته بندی شدند و سه مضمون اصلی استخراج گردید:
مدرک گرایی و کاهش معنا خستگی فکری و فرسودگی تحصیلی بازسازی انگیزش در نظام آموزش عالی یافته های نظری ۱. مدرک گرایی و فروپاشی معنا
مدرک گرایی نوعی انحراف فرهنگی است که در آن ارزش دانش به جای عمق فکری، با «مدرک و عنوان» سنجیده می شود (حاجی زاده، ۱۴۰۰). در این فضا، دانشجویان انگیزش درونی خود را از دست می دهند و صرفا برای برآوردن انتظارات اجتماعی یا خانوادگی ادامه تحصیل می دهند.
مطالعات بین المللی نیز نشان می دهد که تمرکز بیش از حد بر نتیجه، انگیزه درونی و لذت یادگیری را کاهش می دهد (Ryan & Deci, 2017).
۲. خستگی فکری و فرسودگی تحصیلی
پدیده «خستگی فکری» نوعی فرسودگی ذهنی ناشی از یادگیری بی معنا و بدون ارتباط با واقعیت است (Maslach & Leiter, 2016).
در پژوهش های ایرانی (احمدی و همکاران، ۱۴۰۲) نشان داده شده است که بیش از ۶۰٪ دانشجویان احساس «بی معنایی» یا «بی هدفی تحصیلی» دارند. این وضعیت منجر به اضطراب، افت عملکرد تحصیلی، و فاصله گرفتن از مطالعه آزاد می شود.
۳. از معنا تا انگیزش درونی
بر اساس نظریه معنا (Frankl, 1946) و روان شناسی مثبت گرا (Seligman, 2011)، معنا زمانی شکل می گیرد که فرد فعالیت خود را مرتبط با ارزش ها و هدف های والاتر بداند. در محیط دانشگاهی، وقتی دانشجو احساس کند یادگیری او به رشد جامعه یا تحقق آرمان شخصی کمک می کند، انگیزش درونی افزایش می یابد (Steger, 2017).
بحث و نتیجه گیری
نتایج مرور منابع نشان می دهد بحران معنا در دانشگاه های ایران ریشه در سه سطح دارد:
سطح فردی: ضعف در مهارت هدف گذاری و خودآگاهی تحصیلی. سطح نهادی: تمرکز بر کمیت (مدرک، مقاله، نمره) به جای کیفیت یادگیری. سطح فرهنگی: تلقی اجتماعی از دانشگاه به عنوان ابزار جایگاه و نه رشد فکری.
در نتیجه، بسیاری از دانشجویان احساس می کنند که تحصیل، تکرار بی پایان آزمون و تکلیف است، بی آنکه ارتباطی با معنا و هدف زندگی آنان داشته باشد. این وضعیت به فرسودگی شناختی و خستگی فکری مزمن منجر می شود.
راهکارهای کاربردی برای بازسازی معنا در دانشگاه ها ۱. بازتعریف ماموریت دانشگاه
دانشگاه باید از نهاد تولید مدرک به نهاد تولید معنا و مسئله محوری تبدیل شود. این امر از طریق ارتباط پژوهش ها با نیازهای واقعی جامعه محقق می شود.
۲. آموزش «معنا در یادگیری»
واحدهای درسی یا کارگاه هایی درباره «یادگیری معنادار»، «تفکر انتقادی» و «فلسفه آموزش» می تواند به بازسازی انگیزش دانشجویان کمک کند.
۳. تغییر نظام ارزشیابی
به جای تمرکز صرف بر امتحان و مقاله، باید بر فرآیند یادگیری، پروژه های میان رشته ای و توانایی حل مسئله تاکید شود.
۴. توسعه مشاوره تحصیلی و روان شناسی دانشگاهی
ایجاد مراکز مشاوره معنا–محور برای کمک به دانشجویان در هدف یابی تحصیلی و کاهش احساس بی انگیزگی ضروری است.
۵. ترویج الگوهای الهام بخش علمی
رسانه های دانشگاهی باید از استادان و پژوهشگرانی سخن بگویند که علم را با عشق و تعهد پیوند می زنند، نه صرفا با عنوان و رتبه علمی.
۶. بازسازی رابطه استاد–دانشجو
فضای گفت وگو، پروژه های مشترک و احترام متقابل میان استاد و دانشجو می تواند حس معنا و تعلق را تقویت کند.
نتیجه گیری کلی
بحران معنا در دانشگاه های ایران نتیجه فقدان پیوند میان دانش، ارزش و تجربه زیسته است. نظام آموزشی که دانش را از زندگی جدا می کند، ذهن هایی خسته اما مدرک دار پرورش می دهد. بازسازی معنا در آموزش عالی نیازمند تغییری عمیق در نگرش ها، روش های تدریس و سیاست گذاری فرهنگی است. تنها با بازگشت به پرسش بنیادین «چرا می آموزیم؟» می توان دانشگاه را از خستگی فکری نجات داد.
منابع
احمدی، س.، نصیری، ل.، و حیدری، پ. (۱۴۰۲). احساس بی معنایی تحصیلی در میان دانشجویان ایرانی: بررسی نقش انگیزش درونی. مجله روان شناسی آموزش عالی ایران، ۱۶(۲)، ۷۸–۹۵.
حاجی زاده، م. (۱۴۰۰). مدرک گرایی و افول ارزش دانش در ایران معاصر. فصلنامه جامعه و فرهنگ، ۲۵(۴)، ۱۲–۲۸.
فرهادی، ع. (۱۳۹۹). بحران معنا و کارکرد اجتماعی دانشگاه در ایران. تهران: نشر آگاه.
Frankl, V. E. (1946). Man’s Search for Meaning. Beacon Press.
Maslach, C., & Leiter, M. P. (2016). Burnout: A multidimensional perspective. Psychology Press.
Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2017). Self-Determination Theory: Basic Psychological Needs in Motivation, Development, and Wellness. Guilford Press.
Seligman, M. E. P. (2011). Flourish: A Visionary New Understanding of Happiness and Well-Being. Free Press.
Steger, M. F. (2017). Meaning in life and why it matters. The Psychologist, 30(2), 24–29.