حرف حساب

11 دی 1402 - خواندن 2 دقیقه - 253 بازدید

سلام خدمت تمامی دوستانی که این مطلب رو میخوننن.نمیدونم اینو یه مطلب علمی میدونی،یا یه مطلب فلسفی یا پند و....یا هر چیزی دیگه..مهم نیست،مهم اینکه بدونی وقتی تو دوران کودکی و نوجوانی شروع کردم به نوشتن،همه به جز پدرم بهم خندیدن که مثلا میخوای نویسنده بشی،تورو چه به نوشتن..شاید باورتون نشه اما هنوز خنده و پچ پچ کردناشون پشت سرم یادمه..اما من دست بردار نبودم،چون میدونستم خدا منو واسه تسلیم شدن خلق نکرده...


خیلیا تو زندگی باورمون ندارند،خیلیا زمین خوردنمون رو دوست دارند و خیلی خیلیای دیگه از موفقیتمون خوشحال که نمیشن هیچ،طعنه ی تو هیچی نمیشی رو میزنن..

با این آدما نجنگ،بحث نکن،فقط یجوری زندگی کنیم،تلاش کنیم که همه ی اونارو روزی مجبور کنیم،بلند شن و به ناچار واسه موفقیتمون دست بزنن..


موفقیت چیز قشنگیه،اما قشنگتر از اون،اونجاست که همه و مخصوصا خودت متوجه شی که با همه ی حرفهای منفی پشت سرت جنگیدی که ثابت کنی میتونی...چقد شیرین بود،اونایی که قبولمون نداشتن حالا کتاب رمان من تو دستشون بود و اونقد با احساس میخوندنش که گاهی اشک میریختن و گاهی از ته دل خنده ای به پهنای دریا،رو صورتشون نقش میبست...این یعنی موفقیت..👌


همچین شیرینی رو برا همتون از ته دلم آرزو میکنم...

ارادتمند همه ی شما خوبان،اسماعیل اسماعیلی حیدر..🙏🏻🙏🏻