مطالبه مهریه در دعاوی خانوادگی؛ اعمال حق یا وسیله ای برای سوءاستفاده؟ (مرز بین استفاده مشروع و ابزار فشار)

3 آذر 1404 - خواندن 8 دقیقه - 259 بازدید

مقدمه

مهریه در حقوق ایران نهادی است که ریشه در فقه امامیه دارد و بر اساس قانون مدنی، مالی است که مرد به موجب عقد نکاح ملزم به پرداخت آن می شود. با این حال، کارکرد مهریه در روابط خانوادگی امروز بسیار فراتر از تعریف قانونی آن رفته و گاهی به ابزاری برای حمایت و گاهی متاسفانه به ابزاری برای فشار و سوءاستفاده تبدیل شده است.


در این یادداشت، تلاش می شود فارغ از جنسیت و هر نوع قضاوت و جانبداری، مرز میان استفاده مشروع از حق مهریه و سوءاستفاده ابزاری از آن، با رویکردی حقوقی، اجتماعی تبیین شود.


مهریه: حق مسلم زن، اما نه ابزار بی حد و مرز

مبنای فقهی و قانونی مهریه روشن است: زن با انعقاد عقد نکاح، مالک مهریه می شود (ماده ۱۰۸۲قانون مدنی) و می تواند در هر زمان آن را مطالبه کند. این حق مشروع است و محترم؛ اما استفاده مشروع از یک حق، به معنای امکان استفاده بی ضابطه یا سوءاستفاده از آن نیست.

اصول کلی حقوقی از جمله قاعده «لاضرر»، قاعده «منع از سوءاستفاده از حق» و «اصل حسن نیت» به ما یادآوری می کنند که هیچ حقی مطلق و فارغ از قید نیست. از همین منظر است که در برابر استفاده صحیح از مهریه، گاهی مواردی رخ می دهد که می توان آن ها را در قالب «سوءاستفاده از مهریه» تحلیل کرد.

اما دقیقا چه چیزی مصداق سوءاستفاده است؟


مرز بین مطالبه مشروع و استفاده ابزاری از مهریه

سوءاستفاده از مهریه زمانی رخ می دهد که زن از اختیار قانونی خود به گونه ای استفاده کند که غرض اصلی نهاد مهریه نقض شود یا استفاده از آن به «وسیله فشار نامتعارف» تبدیل گردد.


نمونه های رایج استفاده مشروع:

مطالبه مهریه در زمان اختلاف و نیاز مالی واقعی؛

مراجعه به اجرای ثبت یا دادگاه برای وصول دین پس از ترک زندگی توسط زوج؛

مطالبه مهریه برای حفظ امنیت مالی پس از خشونت خانوادگی؛

توقیف اموال به عنوان طلب قانونی؛

این موارد در چهارچوب قانون و نیازهای واقعی زن قرار دارند.


نمونه های رایج سوءاستفاده:

مطالبه مهریه صرفا برای وادار کردن مرد به طلاق توافقی با شروط سنگین؛

استفاده از مهریه برای مانع سازی و اخلال در زندگی مشترک بدون وجود اختلاف جدی؛

مطالبه مهریه در چارچوب سناریوهای برنامه ریزی شده قبل از جدایی؛

استفاده از مهریه برای مقابله به مثل در برابر دعوی طلاق از سوی مرد؛

توقیف تمام اموال ضروری زندگی مرد به نحوی که عملا ادامه معیشت او و خانواده مختل شود.

این دسته از اقدامات، هرچند ممکن است ظاهرا در چارچوب قانون انجام شود، اما از نظر ماهیت حقوقی و آثار اجتماعی «استفاده غیرمنصفانه از حق» محسوب می شود.


چرا سوءاستفاده از مهریه رخ می دهد؟ بررسی ریشه های حقوقی و اجتماعی


۱. خلاهای حمایتی در حقوق خانواده

وقتی زن بعد از سال ها زندگی مشترک، پس از طلاق، هیچ سهم مشخصی از دارایی های مشترک ندارد، مهریه تبدیل می شود به:

ابزار تامین مالی؛

ابزار مذاکره؛

ابزار فشار برای احقاق حقوق غیرتصریح شده.

بنابراین ریشه سوءاستفاده همیشه «نیت سوء» نیست، بلکه گاهی ساختار حقوقی ناکامل است که استفاده ابزاری را تشویق می کند.


۲. تعیین مهریه های سنگین و غیرمتناسب

بسیاری از زنان تحت فشار فرهنگی یا روانی مهریه های بسیار بالا تعیین می کنند تا احساس امنیت کنند.
همین ارقام غیرواقعی بعدتر در دوران اختلاف، قابل استفاده به عنوان اهرم فشار می شود.


۳. ضعف اجرا و نبود سازوکارهای جایگزین

وقتی تقسیم اموال مشترک، بیمه زنان خانه دار، حمایت مالی پس از طلاق و ضمانت های اجرای نفقه شفاف نیست، مهریه تنها ابزار قابل اتکا می شود، ابزاری که قابلیت تبدیل شدن به فشار را دارد.


۴. ناپایداری مالی و تورم مزمن

در شرایط اقتصادی ایران، ارزش مهریه مبتنی بر سکه یا دارایی های مشابه، به سرعت افزایش می یابد.
این شرایط، نفس مطالبه مهریه را پیچیده تر کرده و زمینه فشار متقابل ایجاد می کند.


پرسش های چالش برانگیز برای جامعه حقوقی

برای اصلاح وضعیت فعلی، پرسش های زیر، زمینه ساز بحث های مهمی در میان فقها، قانونگذاران و جامعه حقوقی خواهد بود:

1. آیا مطالبه مهریه (در شرایط اختلاف ساده) باید مطلقا آزاد باشد یا باید مشروط به برخی ضوابط رفتاری شود؟

2. آیا سازوکارهای فعلی اجرای مهریه به گونه ای طراحی شده اند که متعادل و منصفانه باشند؟

3. آیا وقت آن نرسیده است که مانند بسیاری از کشورها، نهاد «دارایی های مشترک» جایگزین اتکای افراطی به مهریه شود؟

4. چگونه می توان مرز سوءاستفاده را بدون نقض حقوق زن، شفاف و قابل تشخیص کرد؟

5. آیا امکان وضع ضمانت اجرا برای سوءاستفاده از حق وجود دارد یا این امر با اصول ماهوی مهریه تعارض دارد؟


آثار سوءاستفاده از مهریه بر نهاد خانواده و نظام قضایی


۱. افزایش دعاوی خانوادگی و ایجاد بار مضاعف بر دادگاه ها

پرونده های متعدد توقیف، تقسیط، اعسار، حبس، مطالبه اقساط و… بخشی از این پیامدهاست.


۲. ایجاد فضای بی اعتمادی در روابط زوجین

استفاده ابزاری از مهریه، روابط را از «همکاری» به «رقابت حقوقی» تبدیل می کند.


۳. آسیب اقتصادی به دو طرف

نه فقط زوج، بلکه زن نیز درگیر فرآیندهای کم اثر و طولانی قضایی می شود.


۴. رواج رویه های ناسالم در طلاق توافقی

بسیاری از طلاق های توافقی، مبتنی بر «بده بستان مهریه» انجام می شود که با فلسفه نکاح سازگار نیست.


مرزهای دقیق حقوقی در تشخیص استفاده مشروع از سوءاستفاده

حقوق ایران اگرچه مقرره صریحی در زمینه سوءاستفاده از مهریه ندارد، اما می توان بر مبانی زیر تکیه کرد:

قاعده لاضرر در فقه؛

اصل 40 قانون اساسی؛

اصل حسن نیت در اجرای قراردادها؛

قاعده منع از سوءاستفاده از حق در دکترین حقوقی.

بنابراین هر رفتاری که به قصد ضرر، انتقام، یا فشار باشد یا منجر به اخلال در زندگی متعارف زوجین گردد و یا با هدف تحصیل امتیاز نامشروع انجام شود، می تواند در چارچوب سوءاستفادهتحلیل شود حتی اگر ظاهرا قانونی باشد.


راهکارهای عملی و اصلاحی برای کاهش سوءاستفاده از مهریه


۱. اصلاح ساختار مالی خانواده با به رسمیت شناختن «دارایی های مشترک»

وقتی زن سهم خود را از دارایی های مشترک می گیرد، انگیزه برای استفاده ابزاری از مهریه کاهش می یابد.


2. وضع معیارهای مشخص برای تعیین «مهریه های متعارف»

بدون دخالت در اصل اختیار، قانون گذار می تواند با سیاست گذاری هوشمند، سقف های توصیه ای، ضوابط ارزیابی توان مالی و هشدارهای حقوقی در زمان ثبت مهریه را تعیین کند.


3. پیش بینی ضمانت اجرا برای سوءاستفاده آشکار

مثل: جریمه های هزینه ای، امکان درخواست خسارت، یا محدود کردن برخی اقدامات موقت در صورتی که هدف فشار باشد. این ضمانت ها البته باید با دقت طراحی شوند تا حق زن مخدوش نشود.


4. تقویت بیمه زنان خانه دار و نهادهای حمایتی جایگزین

با کاهش نگرانی مالی زنان، نقش مهریه از ابزار فشار به حق تکریمی بازمی گردد.


5. شفاف سازی فرآیندهای اجرای مهریه

با اجرای سریع، عادلانه و پیش بینی پذیر، امکان سوءاستفاده کمتر می شود.


جمع بندی

مهریه نهادی ضروری و محترم در نظام حقوقی ایران است؛ اما نباید به ابزاری برای فشار، مذاکره اجباری یا سوءاستفاده تبدیل شود.

سوءاستفاده از مهریه محصول خلاهای حمایتی، مهریه های غیرمتعارف، نبود سازوکارهای جایگزین و ضعف در فرآیند اجراست. اصلاحات هوشمندانه می تواند مرز استفاده مشروع از سوءاستفاده را شفاف کرده و کارکرد واقعی مهریه به عنوان حق مالی و تکریمی زن را احیا کند.


این یادداشت با هدف تحلیل حقوقی با نگاه به مصادیق، چالش ها و راهکارهای اصلاحی و تبیین مفاهیم بنیادین حقوق خانواده تنظیم شده و بیانگر دیدگاه شخصی نگارنده است.