چین تا ۲۰۵۰

14 آذر 1404 - خواندن 7 دقیقه - 36 بازدید

چین، کانون توجه نشست های علمی در ایران: ضرورت نگاه واقع گرایانه به چین

به گزارش رادیو و تلویزیون ملی چین نشستی علمی با عنوان «بررسی برنامه علمی و فناوری چین تا سال ۲۰۵۰» به همت مرکز دیپلماسی اقتصادی نخبگان ایران و با حضور دکتر حسین قاهری، رئیس اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین، همچنین جمعی از استادان، پژوهشگران و فعالان حوزه مطالعات چین برگزار شد. در این نشست، ابعاد راهبردی توسعه چین در افق ۲۰۵۰ میلادی مورد واکاوی قرار گرفت. این برنامه فرصتی بود برای تحلیل تجربه چین در تلفیق توسعه علمی، فناوری، زیست محیطی و اجتماعی؛ تجربه ای که می تواند الگوی ارزشمندی برای کشورهای در حال توسعه، به ویژه ایران، به شمار آید.

چین تا ۲۰۵۰؛ بررسی برنامه علم و فناوری چین

از اصلاحات دهه ۱۹۸۰ تا آغاز عصر نوآوری

در آغاز نشست، دکتر حسین قاهری با مرور تاریخی تحولات چین از زمان «سیاست درهای باز» در دهه ۱۹۸۰ گفت: نقطه عطف توسعه چین از زمانی آغاز شد که دنگ شیائوپینگ نظام اقتصادی متمرکز سوسیالیستی را به سوی اقتصاد بازارمحور هدایت کرد. این سیاست با آزادسازی کشاورزی، جذب سرمایه خارجی و توسعه زیرساخت های صنعتی، زمینه جهش بزرگ چین را فراهم ساخت. قاهری افزود که چین طی سه دهه توانست بیش از ۸۰۰ میلیون نفر از جمعیت خود را از فقر مطلق خارج کند و میانگین رشد اقتصادی ۹ درصدی را به ثبت برساند؛ موفقیتی که در تاریخ اقتصادی معاصر بی نظیر است. این چین شناس ایرانی تاکید کرد که این جهش صرفا نتیجه اصلاحات اقتصادی نبود، بلکه حاصل مدیریت راهبردی توسعه متوازن بود که در آن علم، فناوری، آموزش، محیط زیست و رفاه اجتماعی هم زمان ارتقاء یافتند.

قاهری تصریح کرد: از سال ۲۰۱۰ به بعد، چین وارد مرحله ای تازه شد؛ مرحله ای که محور آن نه صرفا رشد کمی، بلکه رشد کیفی مبتنی بر نوآوری و فناوری های پیشرفته است. چین امروز به دنبال ساخت تمدنی نوین است که کیفیت زندگی، پایداری محیط زیست و پیشرفت علمی در کنار هم معنا پیدا کنند.

«ساخت چین ۲۰۲۵»؛ گذار از کارخانه جهان به قدرت صنعتی هوشمند

قاهری در ادامه سخنانش، برنامه کلان «ساخت چین ۲۰۲۵» را تشریح کرد که ستون اصلی راهبرد صنعتی چین در قرن بیست ویکم است. به گفته قاهری، چین در این طرح به دنبال آن است که از اقتصاد مونتاژی به اقتصاد دانش بنیان تبدیل شود و دیگر صرفا تولیدکننده کالاهای ارزان نباشد، بلکه صادرکننده فناوری های برتر گردد. این برنامه در سه فاز طراحی شده است:

  • فاز نخست (۲۰۲۵): تمرکز بر تولید هوشمند، اتوماسیون صنعتی و فناوری های دیجیتال.
  • فاز دوم (۲۰۳۵): توسعه صنایع پیشرفته، هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و انرژی های پاک.
  • فاز سوم (۲۰۴۹): تبدیل چین به قدرت نخست علمی و صنعتی جهان در صدمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق.

وی تاکید کرد: چین امروز نه تنها به دنبال رشد اقتصادی است، بلکه در پی خلق تمدن فناورانه ای است که توازن میان انسان، فناوری و طبیعت را برقرار کند.

انقلاب سبز؛ چین و آرمان «چین زیبا»

در دهه اخیر، چین به موازات توسعه صنعتی، برنامه ای جامع برای احیای محیط زیست تدوین کرده است. طرح ملی «چین زیبا» (Beautiful China) یکی از محورهای اصلی این رویکرد است. بر اساس این طرح، بیش از ۶۴ میلیون هکتار از اراضی بیابانی در شمال و غرب چین به فضای سبز تبدیل می شود. اجرای این برنامه باعث کاهش طوفان های شن در مناطق شمالی تا ۳۰ درصد و بهبود کیفیت هوا در شهرهای بزرگ مانند پکن و شانگهای شده است.

قاهری افزود که چین در این مسیر از فناوری های نوین مانند هوش مصنوعی در مدیریت منابع آب، پهپادهای هوشمند برای جنگل کاری و سیستم های پایش زیست محیطی بهره می برد و تا سال ۲۰۲۸ قصد دارد تمامی خودروهای شهری را برقی کرده و سوخت های فسیلی را از چرخه حمل ونقل شهری حذف کند. وی این روند را مصداقی از «زیست تمدنی نو» دانست و افزود: «چین امروز الگویی از تلفیق رشد صنعتی و زیست پایداری ارائه می دهد که در تاریخ توسعه بی سابقه است».

دانشگاه علوم و فناوری چین؛ مغز متفکر برنامه ۲۰۵۰

دکتر قاهری بر نقش کلیدی دانشگاه علوم و فناوری چین (USTC) تاکید کردو گفت: این دانشگاه با بیش از ۲۵۰۰ دانشمند و پژوهشگر، نقش اصلی را در تدوین و اجرای برنامه های ملی علم و فناوری تا سال ۲۰۵۰ ایفا می کند. وی توضیح داد: «تقریبا تمام پروژه های کلان چین در حوزه هوش مصنوعی، فناوری کوانتوم، انرژی های نو و زیست فناوری، با همکاری مستقیم این دانشگاه انجام می شود. این مرکز نه تنها یک نهاد آموزشی، بلکه اتاق فکر سیاست گذاری فناوری در سطح ملی است».

مسیر چین تا ۲۰۵۰؛ از فناوری کوانتوم تا حکمرانی دیجیتال

دکتر قاهری به تحلیل محورهای کلان برنامه علمی و فناورانه چین تا سال ۲۰۵۰ پرداخت و گفت: «چین تا میانه قرن حاضر قصد دارد ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهد و در حوزه هایی چون فناوری کوانتوم، رباتیک پیشرفته، ژن درمانی، انرژی پاک و شهرهای هوشمند، رتبه نخست جهان را کسب کند.» پنج محور اصلی این برنامه شامل نوآوری بنیادین، توسعه اقتصاد دیجیتال، ارتقای کیفیت زندگی، تضمین امنیت غذایی و زیست محیطی و تقویت همکاری های علمی بین المللی است.

قاهری افزو: چین در این برنامه به دنبال رهبری جهان نیست، بلکه بر همزیستی و هماهنگی با جهان تاکید دارد.

دیپلماسی علم و فناوری

قاهری به جایگاه چین در عرصه دیپلماسی علمی اشاره کرد و گفت: چین امروز با ۱۶۰ کشور جهان در زمینه پژوهش های علمی، تبادل دانشجو و پروژه های فناوری همکاری دارد. درک درست از تجربه چین به ما کمک می کند تا در سیاست گذاری علم و فناوری، از نگاه صرفا اقتصادی فاصله بگیریم و به سمت توسعه ای آینده نگر حرکت کنیم.

بازتاب فرهنگی توسعه؛ از رسانه تا افکار عمومی

این چین شناسی ایرانی، یکی از وجوه کمتر شناخته شده توسعه چین را «تحول فرهنگی» این کشور دانست و گفت: چین توانسته است ضمن حفظ ارزش های فرهنگی خود، روحیه اعتمادبه نفس ملی را تقویت کند. رسانه ها و نظام آموزشی این کشور، مفاهیم مسئولیت اجتماعی، کار جمعی و احترام به طبیعت را از کودکی آموزش می دهند؛ همین روحیه فرهنگی باعث پایداری توسعه چین و جلوگیری از شکاف اجتماعی شده است.

کشاورزی هوشمند و امنیت غذایی پایدار

چین با استفاده از فناوری های نوین مانند سیستم های هیدروپونیک و پهپادهای هوشمند، بهره وری زمین های کشاورزی را چند برابر کرده و به تدریج از واردات گسترده محصولات کشاورزی فاصله گرفته و در حال تبدیل شدن به صادرکننده محصولات ارگانیک است.

جمع بندی: ضرورت نگاه واقع گرایانه به چین

در جمع بندی نشست، دکتر قاهری بر ضرورت الهام گیری ایران از تجربه چین تاکید کردند: چین نمونه ای از پیوند سیاست گذاری علمی، مدیریت بلندمدت و انسجام اجتماعی است. ایران باید با نگاه واقع گرایانه تر به شرق، مسیر همکاری های فناورانه و علمی را تقویت کند. دیپلماسی علمی و فناوری باید یکی از ستون های اصلی سیاست خارجی ایران باشد؛ زیرا در جهان امروز، علم و فناوری مهم ترین ابزار قدرت نرم کشورها محسوب می شوند.

تهیه کننده گزارش: رستم ضیائی، پژوهشگر دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران

رستم ضیائی دانشگاه امام صادق