پرسشنامه آمادگی برای تغییر(هولت و همکاران، ۲۰۰۷)
پرسشنامه آمادگی برای تغییر(هولت و همکاران، 2007)
Holt, D. T., Armenakis, A. A., Feild, H. S., & Harris, S. G. (2007). Readiness for organizational change: The systematic development of a scale. The Journal of applied behavioral science, 43(2), 232-255.
این پرسشنامه دارای سه بعد (ضروری بودن تغییر سازمانی، توانایی فرد برای اجرا، حمایت مدیر از تغییر) می باشد.
Appropriateness
مناسب بودن/توجیه پذیری/ضروری بودن تغییر سازمانی
1. I think that the organization will benefit from this change.
2. It doesn’t make much sense for us to initiate this change.
3. There are legitimate reasons for us to make this change.
4. This change will improve our organization’s overall efficiency.
5. There are a number of rational reasons for this change to be made.
6. In the long run, I feel it will be worthwhile for me if the organization adopts this change.
7. This change makes my job easier.
8. When this change is implemented, I don’t believe there is anything for me to gain.
9. The time we are spending on this change should be spent on something else.
10. This change matches the priorities of our organization.
1. تا چه اندازه فکر می کنم که سازمان از این تغییر سود خواهد برد.
2. تا چه اندازه شروع این تغییر برای ما چندان منطقی نیست.
3. تا چه اندازه دلایل معتبری برای اعمال این تغییر داریم.
4. تا چه اندازه این تغییر کارایی کلی سازمان ما را بهبود خواهد بخشید.
5. تا چه اندازه دلایل منطقی زیادی برای انجام این تغییر وجود دارد.
6. تا چه اندازه در بلندمدت، احساس می کنم اگر سازمان این تغییر را بپذیرد، برای من ارزشمند خواهد بود.
7. تا چه اندازه این تغییر کار من را آسان تر می کند.
8. تا چه اندازه وقتی این تغییر اجرا شود، به نظر نمی رسد چیزی برای من به دست بیاورم.
9. تا چه اندازه زمانی که صرف این تغییر می کنیم باید روی چیز دیگری صرف شود.
10. تا چه اندازه این تغییر با اولویت های سازمان ما مطابقت دارد.
Change Efficacy
توانایی فرد برای اجرای تغییر
11. I do not anticipate any problems adjusting to the work I will have when this change is adopted.
12. There are some tasks that will be required when we change that I don’t think I can do well.
13. When we implement this change, I feel I can handle it with ease.
14. I have the skills that are needed to make this change work.
15. When I set my mind to it, I can learn everything that will be required when this change is adopted.
16. My past experiences make me confident that I will be able to perform successfully after this change is made.
11. تا چه اندازه من انتظار ندارم که مشکلی در سازگاری با کارهایی که پس از پذیرش این تغییر خواهم داشت، پیش بیاید.
12. تا چه اندازه برخی از وظایفی که هنگام تغییر لازم است، وجود دارد که فکر نمی کنم بتوانم به خوبی انجام دهم.
13. تا چه اندازه وقتی این تغییر را اجرا کنیم، احساس می کنم که می توانم به راحتی با آن کنار بیایم.
14. تا چه اندازه من مهارت های لازم برای موفقیت این تغییر را دارم.
15. تا چه اندازه وقتی تصمیم بگیرم، می توانم هر چیزی را که پس از پذیرش این تغییر لازم است، یاد بگیرم.
16. تا چه اندازه تجربیات گذشته ام به من اعتماد به نفس می دهد که پس از انجام این تغییر می توانم موفق عمل کنم
Management Support
حمایت مدیریت از تغییر

17. تا چه اندازه رهبران ارشد ما همه ی ما را تشویق کرده اند تا این تغییر را بپذیریم.
18. تا چه اندازه تصمیم گیرندگان ارشد سازمان تمام حمایت خود را پشت این تلاش برای تغییر قرار داده اند.
19. تا چه اندازه هر مدیر ارشدی بر اهمیت این تغییر تاکید کرده است.
20. تا چه اندازه ارشدترین رهبر این سازمان به این تغییر متعهد است.
21. تا چه اندازه زمان زیادی را صرف این تغییر می کنیم، در حالی که مدیران ارشد حتی نمی خواهند آن را اجرا کنند.
22. تا چه اندازه مدیریت علامت روشنی فرستاده است که سازمان در حال تغییر است.