تنزه ادراک

1 دی 1404 - خواندن 3 دقیقه - 24 بازدید



[محی الدین ابن عربی]

ما از تنزیه کردن تنزه جستیم – چون دیدیم که دلالت بر تشبیه می کند

و گفتیم آن نصیب حق از ماست – به علم واحد فرد شریفی

تنزیه، تحدید تنزیه کننده است و تشبیه، تثنیه تشبیه کننده است.(1)

***

[قطب الدین عبدالکریم بن ابراهیم جیلی]

از این روی گفت : تنزیه تحدید تنزیه کننده است، زیرا تو هنگامی که او را از معنی تشبیه و تنزیه می کنی تا بدان، آنچه از تنزیه را که می خواهی حاصل نمایی، با همین فعل (تنزیه کردنت) او را بر آنچه که ضد تشبیه است محصور و محدود نموده ای، یعنی بدان معنی او را محدود و مقید ساختی، بنابراین تنزیه، تحدید و تقیید است، لذا گوید: و تشبیه، تثنیه ی تشبیه کننده می باشد، زیرا وقتی گفتی: او این چنین و آن چنان است، یعنی بر تقیید به یک صورت، غیر صورت دیگر است، او را با آن صورت در یک معنی اشتراک داده ای، و این عین تثنیه است، بنابراین هر یک از دو امر به تنهایی خطاست، و درست، جمع آن دو می باشد، یعنی او را در عین تشبیه تنزیه کنی و در حکم تنزیه تشبیهش نمایی. (2)

***

[یزدانپناه عسکری]

تنزه، تثنیه تشبیه مدرک است به حفظ ودیعه آگاهی در انقلاب قلب.

____________

1 - فتوحات مکیه، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383، جلد 16، صفحه 28 ، 29

- [تنزهنا عن التنزیه لما /رایناه یدل علی الشبیه - و قلنا ذاک حظ الحق منا /بعلم الواحد الفرد النبیه

التنزیه تحدید المنزه و التشبیه تثنیه المشبه (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (اربع مجلدات)، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ؛ ص327)]

2 - و لاجل ذلک، قال: التنزیه تحدید المنزه. لانک عندما ترید ان تنزهه عن معنی التشبیه، لیحصل بذلک ما تریده من التنزیه؛ و بهذا الفعل تحصره علی ما یضاد التشبیه، فتحده و تقیده بذلک المعنی؛ فالتنزیه تحدید و تقیید. و التشبیه تثنیه المشبه، لانک اذا قلت «هو کذا و کذا» علی التقیید بصوره واحده دون غیرها، فقد اشرکته مع تلک الصوره فی معنی واحد؛ و هذا هو عین التثنیه. فکلا الامرین علی انفرادهما، خطا؛ و الصواب جمعهما بحیث ان تنزهه فی عین التشبیه، و تشبهه فی حکم التنزیه. (عبد الکریم الجیلی، المناظر الالهیه، شرح مشکلات الفتوحات المکیه لابن عربی، دار الکتب العلمیه - بیروت، چاپ: اول، 2004 م. ص 102، 103)

- تنزه- تنزها [نزه] فلان: فلانی به گردش و تفریح پرداخت،- عن کذا: از چیزی دوری گزید و خود را حفظ کرد. (بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، 1375. ص 265)