Ali Najafi
27 یادداشت منتشر شدهچالش های سلامت روان در جامعه تحت فشار اقتصادی
وقتی فشار اقتصادی طولانی می شود، اثرش فقط روی جیب مردم نمی ماند؛ آرام آرام وارد ذهن و روانشان می شود. نگرانی از فردا، ترس از ناتوانی در تامین هزینه های ساده زندگی، و حس ناامنی دائمی، روان جامعه را خسته و فرسوده می کند. بسیاری از مردم شاید هنوز سر پا باشند، اما در درونشان اضطرابی پنهان جریان دارد که هر روز سنگین تر می شود.
در چنین شرایطی، استرس دیگر یک احساس مقطعی نیست؛ به بخشی از زندگی روزمره تبدیل می شود. افراد با ذهنی درگیر از خواب بیدار می شوند، روز را با نگرانی می گذرانند و شب را با افکار آشفته به پایان می برند. اضطراب، بی حوصلگی، عصبانیت های ناگهانی و احساس ناامیدی، نشانه هایی هستند که بیش از گذشته در خانواده ها دیده می شود. حتی روابط نزدیک هم تحت تاثیر قرار می گیرند؛ وقتی فشار روانی زیاد باشد، صبوری کم می شود و فاصله ها بیشتر.
سلامت روان فقط به نبود بیماری روانی خلاصه نمی شود؛ به حس آرامش، امنیت ذهنی و امید به آینده مربوط است. اما در جامعه ای که بسیاری از مردم مدام در حال حساب وکتاب و نگرانی اند، امید به آسانی آسیب می بیند. جوانانی که آینده روشنی پیش چشمشان نمی بینند، والدینی که نگران فردای فرزندانشان هستند، و سالمندانی که از هزینه های درمان هراس دارند، همگی در یک چرخه فرسایشی گرفتار می شوند.
با این حال، صحبت کردن درباره سلامت روان هنوز برای بعضی ها سخت است. خیلی ها دردشان را پنهان می کنند، چون فکر می کنند باید «تحمل کنند». اما نادیده گرفتن این فشارها، فقط زخم را عمیق تر می کند. توجه به سلامت روان، شنیدن یکدیگر، و پذیرفتن اینکه فشار اقتصادی می تواند ذهن انسان را خسته کند، اولین قدم برای ترمیم این آسیب پنهان است؛ آسیبی که اگر دیده نشود، دیر یا زود خودش را نشان می دهد.
علی نجفی ،خراسان رضوی ،چناران