شیوه تبلیغات موثر رسانه ها در عرصه سیاسی

31 خرداد 1403 - خواندن 4 دقیقه - 148 بازدید



دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 


گروهی مجرب از متخصصان حرفه ای ارتباطات و مشاوران رسانه ای و سیاسی با استفاده از روش های تبلیغاتی، تحقیقات بازار، روابط عمومی و تجزیه و تحلیل افکار، به نخبگان سیاسی و اقتصادی در شکل دهی پیام های رسانه ای به نفع آنها کمک می کنند . ادعا شده که در حال حاضر در آمریکا تعداد کارشناسان روابط عمومی از ژورنالیست های مشغول به کار بیشتر است. گروه های نخبه که غالبا بین خود در حال رقابت هستند، از مدت ها پیش از طریق روش های زیرکانه و گاهی اوقات غیر زیرکانه قادر به تاثیر گذاری بر خروجی رسانه ها بوده اند، گر چه در شیوه حکمرانی لیبرال دموکراسی، مداخله مستقیم در خروجی رسانه ها استثنا است. «تبلیغ در عرصه ها» تاریخچه ای طولانی دارد کما اینکه در سالهای اخیر ارتباط آن با ارتباطات سیاسی و ژورنالیسم تشدید شده است . سیاست مداران، احزاب سیاسی، شرکت ها و دیگر سازمان های بزرگ مثل اتحادیه ها به گونه ای رو به رشد در حال استفاده از رسانه ها برای پیشبرد علائق ویژه خود هستند. بنابراین، در حالی که رسانه ها به عنوان منبعی برای اکثریت جمعیت مخاطبان خود نیز عمل می کنند، آنها هر چه بیشتر به یک منبع یا به عبارت بهتر ابزاری برای کنش گران قدرتمند اجتماعی تبدیل می شوند.

یکی از پیامدهای این گونه توسعه این است که در حالی که رسانه ها قابلیت دیدن و دیده شدن در جامعه مدرن را تشدید کرده اند، شفافیت آنها در حال کاهش است. به ندرت تشخیص داده شده است که این ابزارهای ارتباطی که به صورت استراتژیک تنظیم و به دقت به کار گرفته شده اند، به خودی خود در حال کاهش ویژگی در معرض دید بودن و ویژگی گفت و شنودی رسانه ای هستند. مرزهای بین ژورنالیسم، روابط عمومی تبلیغات و تفاسیر سیاسی نفوذ پذیرتر گشته است. پیامد دیگر آن این است که ارتباطات سیاسی به طرز فزاینده ای برای گروه های هدف ویژه کوچکتری طراحی شده است و براساس متغیرهای ویژه ای تعیین می شود

این موضوع در حال تغییر ماهیت فضای عمومی است و بیشتر، قطعه قطعه شدن آن را توسعه می دهد .

حکومتها و جایگاه های زندگی مردم ( جامعه متکثر ) از رسانه ها و رسانه ها نیز از مردم استفاده می کنند. رسانه ها منبع مخاطبان هستند در حالی که مخاطبان تاحدی توسط رسانه ها ساخته می شوند .مردم از رسانه ها به راه های مختلفی استفاده می کنند. در تاریخ تحقیقات مربوط به رسانه ها، مطالعات اولیه مایل بودند بر سوالاتی درباره اثرات رسانه ها تاکید کنند، یعنی این که رسانه ها با مردم چه می کنند و چطور گرایش ها، عقاید و رفتار آنان را شکل می دهند. این دیدگاه به واسطه تاکید بر این که مردم با رسانه ها چه می کنند، کاربردها و خشنودی آنها از رسانه ها مانند جستجوی اطلاعات و تمدد اعصاب به تدریج تغییر کرد. اخیرا تحقیقاتی که به واسطه روش شناسی کیفی، مطالعات فرهنگی و نیز تمایلات جدید در روانشناسی شناختی، پربار و از اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز شده، بر فرآیندهای معناسازی فعال تاکید کرده است، یعنی مردم چه چیزی از برخوردهای رسانه ای خود برداشت می کنند. همه این دیدگاه ها هنوز هم اعتبار و در عین حال محدودیت دارند.