بررسی ایده دولت بریتانیا در تفکیک شهروندان به شهروند نوین یا شهروند فعال

24 تیر 1403 - خواندن 3 دقیقه - 47 بازدید



@دانشگاه پیام نور



شهروند خوب چه کسی است؟ اکنون در بعضی کشورها به دانش آموزان، آموزش شهروندی می دهند، اما به واقع آیا به آنها یاد می دهند، از قوانین نادرست اطاعت یا آنها را نقض کنند؟ شهروند خوب مقید به چارچوب هاست یا اهل چالش ؟

در قرن بیستم، ایده شهروند در بسیاری از تجربیات اجتماعی غایب بود و نقشی نداشت.

در دهه 1990، دولت بریتانیا دست به ارائه تعریف جدیدی از واژه شهروندی زد. 

شهروند نوین براساس این تعریف عمدتا هیچ هزینه ای برای خزانه ندارد و فقط مسئولیت های اخلاقی دارد.

این ایده شهروندی که "شهروندی فعال" نامگذاری شد، بیشتر کسانی را جذب کرد که دچار سرخوردگی سیاسی بودند و در معادلات پشت پرده بازار هیچ نقشی نداشتند.

این نوع شهروندی بیشتر پاسخی به نگرانی های فزاینده نسبت به نابسامانی های اجتماعی است.

شهروند فعال بودن، به معنی کارگزار فعال بودن است. شهروندی اهمیت خود را از اعمال ارتباطی خود کسب می کند.

از لحاظ نقش رسانه ها در برخورد با ایده شهروندی فعلا می توان گفت که از آنجا که رسانه های سنتی تک گفتارانه هستند، با عموم جامعه به عنوان مخاطب برخورد می کنند و تولیدات آنها به سادگی با نیازمندی های شهروندی فعال جور درنمی آید. هرچند از آغاز ابداع رادیو و تلویزیون، بسیاری بر نقش بالقوه آنها در آموزش مردم برای شهروندی دموکراتیک اشاره کرده اند، اما ذات این رسانه ها و عوامل دیگر چون مالکیت، با روح شهروندی ، همخوانی چندانی ندارد. این ناتوانی در آموزش برای شهروندی و در خدمت شهروندی بودن را بعضی به ماهیت این رسانه ها و گروهی دیگر به تبانی تهیه کنندگان رسانه ها با ساختارها و ایدئولوژی های سیاسی حاکم نسبت می دهند. در ربع آخر قرن بیستم، تلاشهایی صورت گرفت تا نقش رسانه ها را در ترویج صدای شهروندی پررنگتر کند. از جمله این تلاش ها می توان به رادیوهای محلی ، تلویزیون های کابلی و برنامه های ارتباط مستقیم با مردم اشاره کرد که همگی قصد داشتند، میکروفن را به سمت صدای مردم برگردانند.

اینکه آیا این برنامه ها در احیای نقش شهروندی موفق بوده اند یا نه، محل بحث ها و تناقض های بسیاری است. شواهد متناقضی از موفقیت و عدم موفقیت آنها وجود دارد.