یگانگی با هستی

1 مرداد 1403 - خواندن 2 دقیقه - 20 بازدید



[سهراب سپهری] (1)

آنی بود، درها وا شده بود.

برگی نه، شاخی نه. باغ فنا پیدا شده بود.

مرغان مکان خاموش، این خاموش، آن خاموش. خاموشی گویا شده بود.

آن پهنه چه بود: با میشی، گرگی همپا شده بود.

نقش صدا کم رنگ، نقش ندا کم رنگ. پرده مگر تا شده بود؟

من رفته، او رفته، ما بی ما شده بود.

زیبایی تنها شده بود.

هر رودی ، دریا، هر بودی بودا شده بود.

***

[هلنا پترووانا بلاواتسکی]

پیام آور صادق سامادی، جذبه و خلسه ی کامل و بی خبری از همه چیز، حتی از خود است. و اکنون نفس تو در نفس کلی گم است، خودت, در خویشتن خویش، در آن خود کلی مستغرقی که در آغاز از آن پرتو می افشاندی. ای سالک، کجا رفت فردیت تو؛ تو خود، ای سالک، کجایی؟ جرقه ای گم شده ای در آتشی، یا قطره ای ریخته در دریا، و یا پرشیدی جاودانه که پرشید فکنی شده ای. اکنون، ای سالک، تو فاعل و شاهدی، پرتوانداز و پرتوی، نوری در صدا، و صدایی در نور. همه او شده ای.

***

[یزدانپناه عسکری]

یگانگی با هستی، سامادی، Samadhi

_______

1 - هشت کتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385

2 - آوای سکوت ، پاره های برگزیده ای از کتاب دریافت های طلایی برای سالکان – نشر اینترنتی دانشگاه حکمت الهی - هلنا پترووانا بلاواتسکی – ترجمه و تحشیه حسین

Theosophical University Press Online Edition, The Voice of the Silence by H. P. Blavatsky, FRAGMENT II. THE TWO PATHS.

نفس تو thy Self نفس کلی وSELF خودت و , thyselfخویشتن خویش و THYSELF