Mohsen Alamdari
142 یادداشت منتشر شدهساختار ی منسجم بنام گروه
از نظر جامعه شناسان انسانها اساسا در گروه به دنیا می آیند و انسان را خارج از گروه نمی توان معنا کرد. اگر یک انسان را بخواهیم خارج از گروهی که به آن تعلق دارد، معنا کنیم نمی توانیم رفتارهای وی را ارزیابی کنیم. انسان ها ابتدا زندگی را در جمع خانواده آغاز می کنند و به تدریج در گروه های دیگری وارد می شوند. ما به طور طبیعی می توانیم گروه های مختلفی را در محله ببینیم. گروه های زنان، گروه های ورزشی، گروه های کودکان همبازی، گروه های جوانان، گروه های سالمندان داخل پارکها و ... اما آنچه در فعالیت های تسهیلگری باید مورد تاکید قرار گیرد این است که اعضای گروه باید با هم تعامل داشته باشند و نسبت به این تعامل و پویایی ها (دینامیک) آگاه باشند. کارت رایت و زنور به چهار علت، به عنوان علل جذب افراد به گروه اشاره می کند.هر فرد برای تامین نیازهای تعلق به گروه و به گروه پیوستن، شناسایی، امنیت، پول و سایر ارزشهایی که می توان توسط گروه تامین کرد و به گروه می پیوندد.هر فرد به علت محرکها و تشویق هایی که برای او در گروه وجود دارد در گروه شرکت می کند، از جمله این محرکها می توان اهداف، برنامه ها، ویژگی های اعضای سازمان، سبک عمل، پرستیژ و یا سایر خصوصیاتی که ازنظر انگیزه ها و نیازهای افراد اهمیت دارد را نام برد.هر فرد خواستها و انتظاراتی دارد که به هرجا که به آنها می رسد، مراجعه می کند. ادراک هر فرد از میزان و سطح بازدهی (نتایجی) که عضویت او در گروه برای او خواهد داشت باعث جذب او به گروه می شود. . بدین ترتیب در مجموع باید گفت افراد به گروه ها می پیوندند تا نیازهای فردیشان را برطرف نمایند.کنشها، افکار و هیجانات افراد را نمیتوان بدون در نظر گرفتن گروههایی که در آنها عضویت دارند بشناسیم. جامعه نیز چیزی نیست مگر مجموعه سازمانیافتهای از گروهها که سنتها و هنجارها را به افراد منتقل میکند. همچنین بخش اعظم کارهای دنیا نیز در چهارچوب گروهها صورت میگیرد. در ضمن انسانها تمام زندگی خود را در گروهها میگذرانند و طرز ارتباط با دیگران را در گروههایی چون خانواده و گروه همسالان می آموزند.توجه به این نکات ما را ملزم میکند که در خصوص پویایی گروه و فرایندها و کارکردهای گروهی اطلاعات بیشتری کسب کنیم.