تفکر نقادانه و تفکر انتقادی
تفکر انتقادی نوعی تفکر است که در آن شما درباره آنچه می خوانید، می شنوید، می گویید یا می نویسید سوال، تحلیل، تفسیر، ارزیابی و قضاوت می کنید. اصطلاح انتقاد از کلمه یونانی kritikos به معنای “قادر به قضاوت یا تشخیص” گرفته شده است. تفکر انتقادی خوب به معنای قضاوت درست براساس اطلاعات معتبر است.
به کارگیری تفکر انتقادی به معنای منفی نگری یا تمرکز بر نقص ها نیست. این به این معنی است که آگاهانه فکر کنید تا بتوانید یک مشکل یا اطلاعاتی را تجزیه کنید، آن را تحلیل کنید و از آن تفسیر برای رسیدن به یک تصمیم آگاهانه یا قضاوت استفاده کنید.
گفته می شود افرادی که تفکر انتقادی را به طور مداوم به کار می برند دارای طرز فکر انتقادی هستند، اما هیچ کس به این شکل متولد نمی شود. این ها ویژگی ها و مهارت هایی هستند که با تمرین و به کارگیری آموخته و بهبود می یابند.
برای رسیدن به تفکر نقادانه، نیاز است ارتباط منطقی بین 2 ایده یا مفهوم را درک کنید. تفکر انتقادی متفاوت از تفکر خلاقانه است. تفکر خلاقانه یعنی بتوانید ایده های جدید و مبتکرانه بوجود آورید. در حالی که تفکر نقادانه به معنی تحلیل منطقی و دقیق اطلاعاتی است که به شما داده می شود. یک متفکر انتقادی خوب می تواند نتیجه گیری های منطقی از اطلاعات داشته باشد و داده های مفید و غیر مفید را از هم جدا کند.
تفکر انتقادی هر چهار عنصر ارتباطات یعنی خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین تفکر نقادانه نقش مهمی در تحولات اجتماعی دارد. هر سازمانی، امور خود را بر اساس فرضیات مشخصی انجام می دهد. برای این که سازمان بتواند تغییر کند، این فرضیات باید بازبینی و از نو نوشته شوند. این کار از طریق تفکر انتقادی انجام می شود. علاوه بر این، تفکر نقادانه به ما کمک می کند که سوگیری و تعصب را پیدا کنیم. این اولین قدم برای ارتباط با نژادها و فرهنگ های مختلف است.
دانش آموزان و دانشجویان نیز نیاز دارند که متفکر باشند و به همین دلیل باید فرق بین نظر و حقیقت را بدانند. آن ها باید سوالات خوبی بپرسند و به جزئیات توجه داشته باشند. باید فرضیات را مشخص کنند و ارزیابی های خود را بر اساس منطق اساسی و شواهد معتبر ارائه کنند. تقریبا تمام دانش ها نتیجه همین فعالیت هاست. به همین خاطر است که باید گفت تفکر انتقادی و یادگیری، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. همچنین تفکر انتقادی خلاقیت را نیز بهبود می بخشد که در مسائل مختلفی مهم است.
نقش تفکر انتقادی در بهبود مهارت های زندگی
تفکر انتقادی کلید اساسی برای پیشرفت در شغل محسوب می شود، اما این تنها نقش آن در زندگی افراد نیست. شکی وجود ندارد که تفکر نقادانه به شما در تصمیم گیری بهتر کمک می کند. این مهارت باعث می شود به صورت مستقل فکر کنید و تصمیمات منطقی بگیرید. همچنین شاید عجیب بنظر برسد اما تفکر نقادانه شما را خوشحال تر می کند. این نوع از فکر کردن باعث می شود درک عمیق ترین از نحوه فکر کردن خود و این که چرا این گونه فکر می کنید، بدست آورید.
علاوه بر این، تفکر انتقادی به شما کمک می کند درک بهتری از خودتان داشته باشید و از افراد و باورهای محدود و منفی، اجتناب کنید. این که بتوانید روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و افکارتان را به اشتراک بگذارید، کیفیت زندگی شما را بالا می برد. شما با استفاده از مهارت تفکر نقادانه می توانید تصمیم بگیرید که چه چیزی را باور کنید. تفکر انتقادی به ما کمک می کند مطمئن شویم که نظرات ما بر اساس منطق و حقایق است نه تعصب و سوگیری.
تفکر نقادانه حتی روی روابط شما می تواند تاثیر بگذارد. اگر به صورت انتقادی فکر کنید، می توانید دیدگاه طرف مقابل خود را نیز درک کنید و پارتنر بهتری باشید. مهارت حل مسئله نیز به تناسب تفکر انتقادی بهبود می یابد. کسانی که متفکر خوبی هستند، در هنگام حل مسئله، صبوری می کنند و بر اساس حقایق و مشاهده جزئیات، مشکلات را به بهترین نحو حل می کنند. یکی از تاثیرات مهم دیگر تفکر انتقادی بر زندگی، افزایش استقلال افراد است تا بتوانند برای خود تصمیم گیری کنند.
متفکران انتقادی قوی دارای مجموعه ای مشترک از ویژگی های شخصیتی و عادات هستند. آگاهی از این ویژگی ها و به کاربردن آن ها می تواند به ما کمک کند تا پایه ای قوی برای تفکر انتقادی ایجاد کنیم.
1. حس کنجکاوی
تحقیقات نشان داده است که حالت کنجکاوی ما را به جستجوی مداوم اطلاعات جدید سوق می دهد. این کنجکاوی از تفکر انتقادی پشتیبانی می کند، زیرا برای تصمیم گیری آگاهانه نیاز به گسترش دانش خود داریم.
2. تحلیل گرا
این مهارت به ما امکان می دهد تا به داده ها با جزئیات نگاه کنیم. هنگام بررسی یک موضوع از منظرهای مختلف، باید به این جزئیات دقت کنیم تا بر اساس واقعیت ها به تصمیمی برسیم.
3. درون نگری
درون نگر بودن به ما کمک می کند خودآگاه باشیم. خودآگاهی ما را تشویق می کند که سوگیری ها، تعصبات و تمایلات خودخواهانه خود را بپذیریم و با آن روبه رو شویم. اگر مفروضات خود را بدانیم، می توانیم آن ها را زیر سوال ببریم و تا زمانی که همه حقایق را بدست آوریم، قضاوت را متوقف کنیم.
علاوه بر این موارد، مهارت ها و ویژگی هایی همچون استنتاج، مهارت های مشاهده، تعصبی نبودن، قادر به تعیین ارتباط میان داده ها و ارتباطات موثر را هم در ادامه این لیست داریم. برای یک متفکر انتقادی خوب بودن باید این توانایی هارا در خود افزایش دهیم.
شش سوال کلیدی تفکر انتقادی
این لیست کمک می کند تا افراد پروسه تفکر خود را بهبود بخشند و به طور کلی به دقت و عمق بیشتری در تصمیم گیری هایشان بپردازند.
1. چه چیزی؟
- پیام ها، استدلال ها، نتایج یا یافته های اصلی چیست؟
- چه نوع منبعی است؟ (به عنوان مثال، یک مطالعه تحقیقاتی، نظر حرفه ای متخصص، وب سایت یا موارد دیگر؟)
2. چه کسی؟
- مخاطب هدف کیست؟
- چه کسی منبع را نوشته، گفته یا تهیه کرده است؟
- آیا نویسنده/گوینده یک سازمان است یا یک فرد؟
- آیا آنها در این موضوع متخصص هستند؟
- آیا آنها ممکن است تعصب داشته باشند؟
3. چه زمانی؟
- چه زمانی منتشر یا به روز شده است؟ (بررسی کنید که آیا کار اخیر موجود است یا خیر. اطلاعات کلیدی قدیمی تر ممکن است همچنان معتبر باشند.)
4. کجا؟
- اطلاعات را از کجا پیدا کردید؟
- این اطلاعات کجا منتشر شده است؟
- آیا اطلاعات را تصادفی پیدا کردید؟
- یا از طریق جستجوی سیستماتیک آن را پیدا کردید؟
5. چرا؟
- چرا این مطلب یا اطلاعات نوشته، گفته یا تولید شده است؟
- هدف از این اطلاعات چیست؟
- هدف مورد نظر اطلاعات چه کسانی هستند؟(متخصصان یا گروه های بیمار/مشتری؟)
6. چگونه؟
- نویسنده/گوینده چگونه به نتیجه گیری رسیده است؟
- آیا خط استدلال آنها منطقی و قابل درک است؟
- اگر پژوهش یا مروری بر پژوهش است، چگونه انجام شده است؟
- آیا به خوبی انجام شده است و آیا نتیجه گیری منعکس کننده یافته ها است؟
- استفاده از این شش سوال کلیدی در تفکر انتقادی، به افراد کمک می کند تا به طور موثرتر و دقیق تر به تحلیل و ارزیابی مسائل و موضوعات مختلف بپردازند.
مهارت تفکر انتقادی یکی از مهارت های لازم و مهم برای تمام افراد است. تفکر نقادانه، در واقع توانایی ارزیابی و تحلیل منطقی حقایق و موقعیت ها برای رسیدن به داوری بی طرفانه است. این نوع از تفکر به شما اجازه می دهد منطقی تصمیم بگیرید و مسائل را حل کنید. تفکر منطقی در تمام حوزه های کاری، تحصیلی، افزایش کیفیت زندگی، افزایش خلاقیت و استقلال تاثیر گذار است و باعث توسعه فردی می شود. همچنین به تحول شناختی و رشد مغز کودکان کمک می کند.