بررسی دیدگاه ویلیام آلستون درباره ادراک عرفانی و نقد آن بر اساس آرای هوسرل و مرلوپونتی
Publish place: Journal Of Philosophy & Theology، Vol: 24، Issue: 95
Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 243
This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPT-24-95_006
تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1399
Abstract:
مقاله پیش رو به تحلیل الگوی ادراک عرفانی ویلیام آلستون بر اساس پدیدارشناسی ادموند هوسرل و موریس مرلوپونتی می پردازد. آلستون در نظریه ادراک عرفانی بر آن است که اشتراکی بنیادین بین ادراک حسی و عرفانی برقرار است. او با تحلیلی پدیدارشناختی از ادراک حسی، مرکزی ترین ویژگی ادراک حسی را دادگی موضوعات ادراک حسی به آگاهی می داند. در واقع وی ادراک را حضور مستقیم و بی واسطه اعیان یا همان نمود می داند و ادراک عرفانی را آگاهی تجربی مستقیم از خدا بر اساس تلقی خود شخص تعریف می کند . در مقابل هوسرل و مرلوپونتی با تکیه بر مفاهیم حیث التفاتی ، تن پدیدارشناختی ، فضامندی و حرکت بر آن است که عین ادراکی هرگز به طور کامل به آگاهی داده نمی شود؛ زیرا ادراک هرگز جدای از تن، حرکت و فضامندی نخواهد بود. ادراک در نظر هوسرل امری پویا ست و در تقابل با برداشت آلستون قرار دارد که ادراک را فرایندی ایستا می داند؛ از این رو آنچه را که آلستون ادراک عرفانی می نامد، در نظر پدیدارشناسانی همچون هوسرل و مرلوپونتی فاقد ویژگی های اساسی ادراک است. نتیجه اینکه حضور خدا برای عارف حضوری شخصی است. این حضور همانند حضور دیگری و نیز خودآگاهی از نفس برای شخص است.
Keywords:
Authors
کمال ملکیان
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
عیسی نجفی(نویسنده مسئول)
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران (نویسنده مسئول).
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :