طراحی گاردریل متحرک میان جاده ای

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,112

This Paper With 11 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NICONF07_134

تاریخ نمایه سازی: 22 تیر 1399

Abstract:

امروزه استفاده از حفاظ های ایمنی در کناره و میانه ی جاده ها برای افزایش ایمنی وسایل نقلیه متدوال می باشد، ولی در بعضی از مواقع این حفاظ ها خسارات جبران ناپذیری را به وسایل نقلیه و سرنشینانش وارد می کنند، از همین رو بهینه سازی این نوع از حفاظ ها همواره مورد توجه محققین بوده است. در مورد حفاظ های ایمنی وسط جاده ها مشکل ایجاد ترافیک نیز وجود دارد، زیرا این حفاظ ها جاده را به دو قسمت مساوی تقسیم می کنند، با این پیشفرض که میزان استفاده از هر دو طرف جاده به یک اندازه خواهد بود، ولی در بسیاری از مواقع در حالی که یک سمت جاده تقریبا عاری از تردد وسایل نقلیه است سمت دیگر آن به خاطر ازدیاد تردد با ترافیک شدیدی مواجه می شود. در این مواقع عملا فقط نیمی از جاده مورد استفاده قرار می گیرد و نیمه ی دیگر برای مدت طولانی تقریبا بدون استفاده می ماند و این نیز از معایب بزرگ حفاظ های ایمنی وسط جاده ها می باشد. در سال های اخیر در تعدادی از کشورهای جهان برای حل این مشکل از تکنولوژی جدیدی به نام لاین های شناور استفاده می شود ولی این شیوه نیز دارای مشکلاتی است. در این پژوهش دو طرح جدید از گاردریل های وسط جاده با نام گاردریل متحرک معرفی میشود، این گاردریل همان گاردریل استوانه ای غلتان است که دارای قابلیت حرکت با نیروی ماشینی و نیروی انسانی شده است که هر کدام معایب و مزایای خود را دارند. هدف این پژوهش کنترل ترافیک با استفاده از جابه جایی گاردریل می باشد، روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نوع آن کاربردی توسعه ای می باشد. اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات اسنادی و مصاحبه با متخصصین گردآوری شده است. در یافته های این پژوهش دو شیوه ی استفاده از جک هیدرولیکیو بسترسازی در کف جاده به منظور جابه جایی گاردریل به عنوان شیوه های قابل اجرا مطرح گردید. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که شیوه ی بسترسازی در کف جاده به منظور جابه جایی گاردریل نسبت به شیوه های دیگر به صرفه تر بوده و قابلیت اجرایی بیشتری دارد

Authors

مهدی بستان افروز

کارشناس ارشد طراحی شهری، موسسه آموزش عالی گلستان، گرگان