باززایی ریشه های خشونت در آلمان پس از جنگ جهانی دوم با تکیه بر آراء اسلاوی ژیژک مطالعه موردی (آنسلم کیفر_ گئورگ بازلیتس)

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 632

This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_VISUA-4-2_007

تاریخ نمایه سازی: 23 تیر 1399

Abstract:

خشونت تسری شده از جنگ در یک جامعه و عواقب آن در یک برهه زمانی خاص تمام نمی­ شود و در ادوار مختلف، باقی می ماند. تحقیرها و سرخوردگی­های ناشی از جنگ توسط هنرمند تا مدت­ها پس از آن، به­ صورت­های مختلف در آثار هنری نمود پیدا می ­کند. این پژوهش، قصد دارد تا به بررسی تاثیرات جنگ بر آثار هنرمندانی بپردازد که تحت تاثیر دوره پرتلاطم بعد از جنگ، آثار خویش را خلق کرده­ اند و در پی آن است که نشان دهد، چگونه مفاهیم ناشی از سرکوب، هم­چون خشونت در آثار هنری نمود می ­یابد با بررسی فرم و محتوای آثار هنرمندانی که تنها با ویرانه­ های پس از جنگ روبه رو بوده­ اند، به این پرسش می ­پردازد که شرایط اجتماعی و سیاسی، چگونه می ­تواند بر آثار هنرمندان آن عصر و بعد از آن، تاثیر بگذارد هم­چنین، بازنمایی خشونت و  فقدان هویت در آثار این هنرمندان تا چه میزان موفق عمل کرده است روش پژوهش در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت پذیرفته است. چند نمونه از آثار هنرمندان معاصر آلمانآنسلم کیفر- گئورگ بازلیتس، و نوع ارتباط آن با دیدگاه ژیژک در باب خشونت را -که خشونت پنهان را موثرتر از خشونت آشکار می ­داند- از لحاظ فرم و معنا و مفهوم مورد کنکاش قرار می­ دهد. این پژوهش نشان می­ دهد، اثر هنری با وجود این­­که همیشه در طول تاریخ هنر، زیبا تلقی ­شده، برای بازنمایی زشتی­ ها و نابرابری ­ها، عقیم مانده است. زیرا اثر هنری از سوی مخاطب زیبا تلقی ­شده و این برای هنرمند معترض به شرایط اجتماعی، نوعی شکست محسوب می ­شود. 

Authors

میترا بهرام پور

پژوهش هنر_دانشکده هنر_دانشگاه آزاد اسلامی_تواحد تهران مرکز

محمدرضا شریف زاده

دانشیار گروه پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز