بررسی نقش تدریس مبحث مغناطیس علوم هشتم براساس مولفه های ماهیت علم در تغییر طرحواره های ذهنی دانش آموزان

طرحواره های ذهنی محصول تجربیات انسانی است که می تواند درست یا نادرست باشند و در فرآیند تدریس، این طرحواره ها تکمیل، اصلاح یا تغییر می کنند. در دنیای کنونی، آموزش علوم براساس ماهیت آن صورت می پذیرد تا بیان کند علم چگونه کار می کند. به همین جهت هدف این پژوهش، بررسی نقش تدریس مبحث مغناطیس علوم هشتم براساس مولفه های ماهیت علم در تغییر طرحواره های ذهنی دانش آموزان است. بنا به اقتضای اهداف پژوهش، روش آمیخته که تلفیقی از هر دو روش کمی و کیفی است انتخاب شد. جامعه نمونه، دانش آموزان دختر سال هشتم یکی از مدارس دولتی ناحیه 4 کرج بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل سوالات باز پاسخ مغناطیس، مصاحبه های فردی و گروهی و پرسشنامه های دوگانه محقق ساخته بود. تحلیل داده های پژوهش نیز به روش آمیخته همزمان بود که نتایج بخش کیفی براساس تحلیل محتوا و کدگذاری آنان ونتایج بخش کمی بصورت آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد تدریس براساس مولفه های ماهیت علم در شکل گیری صحیح و اصلاح یا تغییر طرحواره های ذهنی دانش آموزان نقش بسیار موثر و مثبتی دارد اما همچنان بعضی طرحواره ها به دلیل ماندگاری بالا مقاومت زیادی در برابر تغییر و اصلاح نشان می دهند.

Keywords:

تدریس , مغناطیس , ماهیت علم , طرحواره , بدمفهومش