اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر راهبرد های مثبت تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از خشونت خانگی

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر بهبود راهبرد های مثبت تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از خشونت خانگی صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی شهرستان مشهد در سال 1397 می باشند. نمونه آماری پژوهش شامل 16 نفر از زنان در دسترس که نمره بالایی در پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی (2001) کسب کرده و داوطلب شرکت در جلسات بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب به طور انفرادی در 8 مرحله برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و درنهایت پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر افزایش راهبردهای مثبت تنظیم هیجان موثر بوده است (0. 05> P). اجرای واقعیت درمانی توانایی تنظیم هیجان را افزایش داده و زنان از راهبردهای مثبت و سازگارانه بیشتر از راهبردهای منفی و ناسازگارانه در مقابل رفتارهای خشونت آمیز همسر استفاده می کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان از این رویکرد در جهت افزایش راهبردهای مثبت تنظیم هیجان زنان آسیب دیده بهره برد.