نقد نظریه مدرن صلح (بهسوی نظریه کلاسیک صلح مبتنی بر تاریخ ایران)
Publish place: Strategy، Vol: 27، Issue: 2
Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 201
This Paper With 24 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CSRA-27-2_008
تاریخ نمایه سازی: 15 دی 1399
Abstract:
صلح در دنیای مدرن محصول مدیریت و هماهنگیهایی است که بر ترس از نتایج کاربرد قدرت نظامی استوار است. این نظریه ساده و موسع، مفروض اصلی مطالعات صلح در رشتۀ حقوق و روابط بینالملل در قرن بیستم بوده است. اما در این مقاله ادعا میشود که نظریه مدرن صلح (استقرار نظم بر پایه قدرت اجبار و ملاحظات ناشی از ترس) مرتبط با تجربیات تاریخی و واقعیت «صلح» نیست، بلکه آنچه بیشتر به واقعیت صلح ارتباط دارد و زیستهتر است، نظریۀ کلاسیک صلح است که برخلاف تصورات مدرن از صلح، میگوید صلح مشخصۀ دولتها نیست،بلکه مشخصۀ اجتماعات است. در برابر تصور امروزی از صلح، فرضیهای که میکوشیم آن را معقول و بینالاذهانی سازیم عبارت است از صلح بهعنوان توان و کارکرد یک اجتماع تاریخی ]یا تمدن[ برای تلطیف و قابل زیست ساختن مناطق پیرامونش از طریق گسترش فرهنگیِ ناهشیارِ خود. یافتۀ تحقیق آن استکه ایران از معدود اجتماعات تاریخی است که کارکردهای مطابق با نظریه کلاسیک صلح را در سراسر تاریخ خود بروز داده و از اینرو شایسته است که همین اصل یعنی نظریه کلاسیک یا ماقبل مدرن صلح، اندیشۀ راهنمای سیاست خارجی ایران باشد؛ اندیشهای مرکزی که میگوید ایران در طول تاریخ خود، بیشتر با گسترشیابیِ اجتماع و فرهنگش مشخص میشده است تا با درگیریها و اشتغالات دولت خود. دولت در ایران اغلب مواقع ضعیف و اجتماع ایرانی همواره قوی بوده است. به عبارتی، گسترش تفاهمات ناهشیار، کارکرد تاریخی اجتماع ایرانی در منطقۀ پیرامونیش بوده است و همین باید اندیشه پایه سیاست خارجی ایران باشد. سیاست خارجی ایران باید همین گرایش تاریخیِ اجتماع ایرانی، همین گسترشطلبی ناهشیار را آیینگی کند و خود را معمار طرحهای بلند تصور نکند. اوج موفقیت دولت ایرانی در سیاست خارجی آن است که زیاد به چشم همسایگان نیاید.
Authors
سیدجواد طاهایی
پژوهشگر پژوهشگاه تحقیقات راهبردی