پژوهشی بر رابطه رفتار تغذیه ای و افسردگی با تاکید بر نقش تغذیه در فرایند تولید سروتونین (یک مطالعه مروری)

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 540

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ASRUMA01_132

تاریخ نمایه سازی: 19 بهمن 1399

Abstract:

هدف از پژوهش حاضر، پژوهشی بر رابطه تغذیه ای" href="https://civilica.com/search/paper/k-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%20%D8%AA%D8%BA%D8%B0%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%DB%8C/">رفتار تغذیه ای و افسردگی با تاکید بر نقش تغذیه در فرایند تولید سروتونیناست. مجموعه اعمال برنامه ریزی شده یا از روی عادتِ افراد و یا گروه های اجتماعی برای تهیه، آماده سازی و مصرفمواد غذایی را تغذیه ای" href="https://civilica.com/search/paper/k-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%20%D8%AA%D8%BA%D8%B0%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%DB%8C/">رفتار تغذیه ای می گویند. تغذیه علاوه بر سلامت جسمی با سلامت روانی افراد نیز ارتباط دارد. از اینرو «تحقیقات روانپزشکی تغذیه ای» رشته علمی جدیدی است که به سرعت در حال پیشرفت است و هدف آن بررسی جامع رابطه بین تغذیه و بیماری های روانی مانند افسردگی است. رابطه بین تغذیه و افسردگی پیچیده است و احتمالااین ارتباط، دو طرفه است؛ از یک طرف ممکن است برنامه غذایی فرد یک عامل خطر برای شروع و ادامه افسردگیباشد و از طرف دیگر ممکن است افسردگی، منجر به تغییر در سبک زندگی از جمله عادت های غذایی ضعیف شود.به همین دلیل، پژوهش هایی که برنامه های غذایی خاصی را برای درمان افسردگی درنظر می گیرند رو به افزایش اند.نقش با واسطه مواد غذایی در فرایند ساخت سروتونین، یکی دیگر از علل مطرح شدن فرضیه ارتباط تغذیه و افسردگیاست. سروتونین از اسید آمینه تریپتوفان ساخته می شود و عامل تعیین کننده در سرعت تجزیه و ترکیب آن مقدارتریپتوفان موجود در بدن است. بدن انسان قادر به ساخت تریپتوفان نیست و باید آن را از موادغذایی دریافت کند؛ بااین وجود، نتایج پژوهش ها در زمینه ی نقش برنامه ی غذایی در افزایش سروتونین متناقض است. تریپتوفان برای تبدیل به سروتونین،به عوامل میانجی نیازمند است. برخی از ویتامین های محلول در آب، کنشگر میانجی در فرایند تجزیه و ترکیب تریپتوفان به سروتونین هستند.

Authors

مطهره گلبرگ خناچاه

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

مهناز خسروجاوید

گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

سیدموسی کافی ماسوله

گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

ابراهیم میرزاجانی

مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران- گروه بیوشیمی و بیو فیزیک، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران

مرجان مهدوی روش

گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران- مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران