وقتی سیل ویرانگر سال 1380 در استان گلستان و در حوزه ابخیز سد گلستان به وقوع پیوست نوشتاری و گفتارهای متعددی در مورد تاثیر سرخاکی دشت کالپوش د رکاهش و یا افزایش خسارات سیل ارائه گردید. طبق معمول که دراین کشور به صورت یک سنت درامده است دیگران سعی نمودند تا برای خود حاشیه امنی پیدا نمایند و شخصیت حقیقی و حقوقی خود را در مضان اتهامهای احتمالی مصون نگهدارند. نویسنده این نوشتار که به دلیل اشتغال درسمت معاون مدیر کل دفتر حفاظت خاک وابخیزداری وقت و همچنین به عنوان کارشناس معین و رابطه مرکز ابخیزداری سد وشمگیر با دفتر مرکزی در تهران از نزدیک در جریان روند شکل گیری و اجرای عملیات احداث سد خاکی دشت کالپوش بوده فرصت را غنیمت شمرده تا بدون اینکه وارد بحثهای علمی و نظری متداول شوم آنچه را که د رروند ساخت این سد شاهد آن بودن را به اگاهی کارشناسان و دیگر مشتاقان حفاظت خاک و ابخیزداری برسانم شک ندارم که این سخنان می توانند بعنوان سندی گویا در این مقوله قلمداد شوند