موانع رشد ظرفیت پدیدۀ نظریهپردازی در ایران: موردکاوی دانشگاه تربیت مدرس
Publish place: Library and Information Research Journal، Vol: 10، Issue: 1
Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 418
This Paper With 30 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LIRJ-10-1_001
تاریخ نمایه سازی: 25 اسفند 1399
Abstract:
مقدمه: نظریهپردازی از کلیدیترین بنیانهای علمی است و دانشمندان و کشورهایی به این مقام نائل میشوند که به لحاظ علمی پیشرفته باشند. به نظر میرسد هنوز این پدیده آنگونه که باید در ایران رشد نکرده است و کماکان دانشگاههای ایرانی در این زمینه ضعیف هستند. هدف این پژوهش واکاوی موانع کلیدی رشد ظرفیت نظریهپردازی در کشور است. روششناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و جهانبینی آن در فلسفۀ تفسیرگرایی با آمیزهای از عملگرایی تعریف میشود. به این دلیل که پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی موانع رشد نظریهپردازی در دانشگاه تربیت مدرس و ارائۀ راهکارهایی برای گسترش ظرفیت نظریهپردازی انجام شده است، پژوهشگران با عوامل انسانی مواجه هستند که کنشگران اصلی نظریهپردازی به شمار میآیند. از منطق استقرایی برای شناسایی موانع و راهکارها و دستهبندی آنها استفاده شد. پس رویکرد کیفی برای پاسخگویی به اهداف پژوهش به رویکرد کمی ترجیح داده شد. نوآوری کلیدی پژوهش حاضر که آنرا از دیگر پژوهشها متمایز میکند در روششناسی است. از آنجا که این مطالعه با روش کیفی انجام شده دید بهتری از بافت واقعی به دست میدهد. با تکنیک «نمونهگیری متخصص» 12 نفر از اعضای هیأتعلمی دانشگاه تربیت مدرس از حوزههای گوناگون علمی گزینش شدند و با آنها به شکل حضوری مصاحبه شد. یافتهها: موانع بسیاری هستند که میتوانند سر راه پیشرفت نظریهپردازی قرار گیرند. در یک نگاه کلی میتوان این موانع را به دو گروه کلی موانع فراگیر و برون سازمان و موانع سازمانی دستهبندی کرد. موانع سازمانی ریشه در سازوکارها و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس دارند و شاید در مؤسسههای دیگر به چشم نخورند. این موانع را میتوان در هفت دستۀ کلی شامل کمبود پیوند نهادی، محدودیت منابع سازمانی، نظام نادرست ارزشیابی، ضعف ارتباط علمی، آموزش ناکارآمد دانشگاهی، کیفیت پایین علمی دانشجویان، و بیمسئولیتی پژوهشگران سازماندهی کرد. نتیجهگیری: نظریهپردازی از کلیدیترین پدیدههای علمی است که باید با جدیت در فضای علمی ایران دنبال شود و نخستین گام برای تحقق این پدیده شناسایی موانعی است که رشد آنرا کند میسازند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده که دیدی ژرف از موانع نظریهپردازی به دست میدهد و دستهبندی تازهای مطرح میکند که تصمیمگیری و سیاستگذاری را در این زمینه عملی میسازد. کلیدیترین کارکرد این پژوهش برای سیاستگذاری و گسترش ظرفیت نظریهپردازی در دانشگاه تربیت مدرس است. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان تصمیمهایی کلیدی طرح کرد که در نهایت به حذف موانع بیانجامد و این ظرفیت را در دانشگاه به وجود آورد. اگرچه، شاید سیاستگذاران آموزش عالی در کشور نیز میتوانند چنین مدلی را در دیگر دانشگاهها و مؤسسههای پژوهشی کشور پیادهسازی کنند.
Keywords:
Authors
محمد حسن زاده
دانشگاه تربیت مدرس
بهروز رسولی
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)
المیرا کریمی
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :