بازشناسی و عیارسنجی دو روایت رئالیستی برای تبیین جنبش اجتماعی

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 155

This Paper With 31 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_FRH-3-3_002

تاریخ نمایه سازی: 18 اردیبهشت 1400

Abstract:

چکیده جنبش اجتماعی  نمونهای از یک کنش جمعی اثرگذار است؛ اما در چه شرایطی کنش جمعی اثرگذار به وقوع میپیوندد و چگونه تاریخ توسط انسانها تحول مییابد؟ با مروری بر نظریات جامعهشناسان در این باره درمییابیم که پاسخ‎های متفاوتی به این پرسش داده شده است. از نظریات فردگرا، جمع‎گرا و رابطه‎گرا گرفته تا نظریات تلفیقی، همه در پی پاسخگویی به این پرسش مهم بودهاند. به طور کلی نظریات تلفیقی نسبت به نظریات فردگرا، جمع‎گرا و رابطه‎گرا، از موفقیت بیشتری در تبیین جنبش اجتماعی برخوردار بودهاند. از جمله منطقهایی که با رویکرد تلفیقی به وجود آمدهاند، میتوان به منطق دیالکتیک، منطق تبیینی-تفهمی و منطق رئالیستی اشاره کرد. این مقاله ضمن اشارهای مختصر به منطق دیالکتیک و منطق تبیینی- تفهمی، رسالت شرح منطق رئالیستی در تبیین جنبش اجتماعی را برعهده گرفته است. ازآنجاکه نظریهپردازان رئالیست نیز در تبیین جنبش اجتماعی، به ‎رغم اشتراکات مهم، اختلافات اساسی نیز دارند، نیاز است تا با روش مقایسهای عیار هر کدام از آنها سنجیده شود. دو روایت برجسته در تبیین رئالیستی کنش جمعی اثرگذار عبارتاند از نظریه اصالت فرد-جمع-رابطه زاهد زاهدانی و نظریه کنشگر- شبکه  برونو لاتور. نگارنده برای عیارسنجی این دو روایت رئالیستی از جنبش اجتماعی، انقلاب اسلامی ایران را به عنوان نمونهای موردی، در ترازوی این دو نظریه قرار میدهد. نتیجه این عیارسنجی، مزیت نسبی هر یک از این دو روایت رئالیستی را متذکر میشود. نظریه اصالت فرد-جمع-رابطه، برای تبیین لحظه وقوع (زمان حال) یک جنبش مزیت نسبی دارد؛ درحالیکه نظریه کنشگر-شبکه، برای تبیین گذشته و آینده یک جنبش اجتماعی بهتر میتواند مورد استفاده قرار گیرد

Authors

رضا نظریان

M.A. of kharazmi university