رشد اقتصادی و توزیع درآمد: چهار دهه پس از کوزنتس و کالدور

Publish Year: 1378
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 759

This Paper With 47 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPBUD-4-2_001

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1400

Abstract:

تبیین ارتباط متقابل بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد، از عرصه های چالش برانگیز نظریه اقتصاد است. تا اوایل دهه ۱۹۹۰، اکثر قریب به اتفاق اقتصادشناسان بر این عقیده بودند که نابرابری درآمد و ثروت، انگیزه لازم برای انباشت سرمایه و رشد اقتصادی را فراهم می کند. دیدگاه مشابهی قایل به وجود مبادله گریزناپذیری بین کارایی و برابری بود. در حالی که افزایش کارایی، مستلزم نابرابری بیشتر بین آحاد اقتصادی تلقی می گردید، برابری با توزیع درآمد (ثروت) را لازم می آورد. دیدگاه فوق، مبتنی بر نظریه هایی بود که در دهه ۱۹۵۰، کوزنتس و کالدور ارائه کردند. کوزنتس، در مطالعات خود، یک رابطه سهمی شکل بین درآمد سرانه و نابرابری درآمد مشاهده نمود. وی رابطه مزبور را به این صورت تبیین نمود: در مراحل توسعه اقتصادی، پایین ترین و بالاترین مقادیر است. در مدل کمبریج نیز، که کالدور ارائه کرد، از آنجا که نرخ پس انداز در درآمد ناشی از سود بالاتر از درآمد ناشی از دستمزد تلقی می گردد، توزیع (تابعی) درآمد بین سود و دستمزد، مهمترین محرک رشد ازطریق انباشت سرمایه است. هر چند نظریه های فوق برای سالهای طولانی در عرصه اقتصاد مسلط بوده و به عنوان یک واقعیت مسلم در برنامه های توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه تلقی می گردید، به تازگی، برخی اقتصادشناسان مدعی شده اند که نابرابری ممکن است برای رشد اقتصادی زیانبخش باشد.اقتصاد شناسان، از اوایل دهه ۱۹۹۰ به تبیین نظری ارتباط متقابل بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد در قالب مدلهای کلان بر پایه اقتصاد خرد پرداختند.مدلهای فوق، از آن جهت که ناهمگنی در ثروت آحاد اقتصادی را در مدلهایی از نوع رمزی یا نسلهای همپوش مدنظر قرار می دادند، توسیعی از مدلهای کارگزار نمونه به شمار می رود، و بدین روی، به عنوان یکی از حوزه های نوین اقتصاد کلان قلمداد می گردند. از سوی دیگر، مدلهای فوق، محرک جدیدی برای رشد اقتصادی معرفی می کنند که تاکنون ناشناخته بوده است. این شاخه جدید از اقتصاد کلان، هم از لحاظ نظری، از جاذبه برخوردار بوده و هم می تواند وقایعی از قبیل رشد شگفت انگیز و نسبتا عادلانه کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی در دهه ۱۹۸۰، رشد اندک همراه با نابرابری وسیع در کشورهای آمریکای لاتین و نیز افزایش نابرابری در دستمزد نیروی کار در کشورهای صنعتی در دو دهه گذشته را به خوبی توضیح دهد. علاوه بر این، یافته های پژوهش در این عرصه می تواند سیاستگذاران کشورهای در حال توسعه را در اتخاذ مسیری برای رشد و توسعه عادلانه یاری دهد. در این مقاله، منابع مربوط به تبیین نظری ارتباط متقابل بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد را به اختصار معرفی می کنیم، و ضمن آن، جاذبه های نظری و کاربردهای عملی این حوزه رو به گسترش اقتصاد کلان و نظریه رشد درونزا را معرفی می نماییم.

Authors

فرهاد نیلی

دانشگاه یورک انگلستان