رفلکشن و سیر تطور مفهومی آن در تفکر فیشته
Publish place: FALSAFEH، Vol: 43، Issue: 1
Publish Year: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 276
This Paper With 19 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOP-43-1_006
تاریخ نمایه سازی: 3 خرداد 1400
Abstract:
تفکر فلسفی غرب در عصر جدید، تحولی بنیادین پیدا کرد. دکارت با مقدم کردن اندیشه بر وجود، امکان شناخت در بستر وجود را مرتفع کرد و انسان، جهان و خداوند را مبدل به تصور و ایده نمود. در چنین شرایطی، مهم ترین مسئله این است که چگونه می توان به خود، خداوند و جهان شناخت پیدا کرد. تنها راه برای دکارت، حصول شناخت از طریق رفلکشن (reflection) در ایده های فکر، امتداد و کمال بود. از نظر او این کار از طریق شهود عقلانی صورت می گیرد. پس از دکارت، میراث او، یعنی شناخت از طریق رفلکشن، در تفکر غرب باقی ماند و جایگاه بسیار مهمی در شناخت پیدا کرد. هرچند اهمیت نقش رفلکشن در تفکر لاک، بارکلی، لایب نیتس و کانت بسیار آشکار است، اما رفلکشن در تفکر فیشته نقشی بنیادین پیدا می کند. در نظام فلسفی فیشته، شناخت مبتنی بر شهود عقلی است و شهود عقلی بر رفلکشن استوار است. فیشته بر این امر تصریح می کند که «شهود به معنای واقعی فقط برای رفلکشن فلسفی متعین می شود» . وی رفلکشن را به روش مبدل می کند. نویسنده درصدد اثبات این مطلب است که روش رفلکتیو در نظام فلسفی فیشته چیزی جز بسط و تحقق نقد اول کانت نیست.
Keywords:
Authors
زهره معماری
دانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه تهران
حمید طالب زاده
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :