استعاره های ساختاری، جهتی و طرح واره های تصویری از «عشق» در غزلیات شمس (براساس نظریه ی لیکاف و جانسون)
Publish place: Journal of Language Art، Vol: 4، Issue: 4
Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 296
This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LART-4-4_004
تاریخ نمایه سازی: 25 تیر 1400
Abstract:
زبان از مهمترین دستاوردهای بشر براری انتقال افکار و معناست. از منظر زبان شناسان شناختی، زبان وسیله ای برای انتقال نظام ادراکی و شناختی هر فرد است. بر این اساس، شاعران و نویسندگان به ویژه عارفان زبان را به روشی خاص، که القاگر مفاهیم شناختی، ماورایی، عرفانی و عاشقانه باشد، به کار گرفته و با استفاده از فرایندهای زبانی از جمله استعاری مفهومی به طرح آن مضامین پرداخته اند. استعاره ی مفهومی، که نخستین بار با نظریه ی لیکاف و جانسون در کتاب «استعاره هایی که با آن زندگی می کنیم» مطرح شد، مبتنی بر تجربه و ذهن است. لیکاف معتقد است مضامین ذهنی آدمی اساسا استعاری هستند و این مضامین حتی در لایه لای زندگی روزمره ی آدمی نیز نمود می یابند. از آنجا که عرفان، به ویژه عرفان مولانا برگرفته از تجارب عرفانی مبتنی بر تجربه ی شخصی ست، جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، از نظریه ی استعاره ی مفهومی لیکاف و جانسون براساس طرح واره و از انواع استعاره برای دریافت مضامین اندیشگانی مولانا بهره برده است. در این مقاله، استعاره ی مفهومی عشق در نمادهای حیوانی غزلیات شمس در دو بخش طرح واره و انواع استعاره مطرح شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که استعاره ی مفهومی عشق در بخش طرح واره های تصویری، در دو وجه حرکتی و قدرتی و در بخش انواع استعاره، به صورت استعاره های مفهومی ساختاری و جهتی نمود یافته است.
Keywords:
Authors
مسروره مختاری
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
رقیه آلیانی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران