محمود
دولت آبادی برخاسته از دیار سبزوار، یکی از توانمندترین نویسندگان معاصر در عرصه ی داستان نویسی است. وی با نگاشتن بلندترین رمان خود یعنی کلیدر و آثار دیگری همچون جای خالی سلوچ، روزگار سپری شده ی مردم سالخورده، عقیل عقیل و... به عنوان نویسنده ای برجسته مطرح شد. از آنجا که
دولت آبادی در پی رسیدن به زبانی سالم است، میکوشد که از سرچشمه های زبان فارسی از جمله فعلهای معیار، محاوره، ادبی، کهن و نیز افعال گویش سبزواری بهره برد. برای رسیدن به این هدف، آنچنان دقیق و سنجیده می نویسد که گونه های عامیانه، کهن و بومی همراه با ساختمان نحوی خاص، ویژگی زبانی و تشبیهات گسترده ی حسی در بافت نحوی ویژه، خصوصیت ادبی رمانهای وی را می سازد. در این مقاله، نگارندگان برآنند که انواع فعلهایی را که
دولت آبادی در آثار خود و از جمله رمان روزگار سپری شده ی مردم سالخورده به کار برده، با تکیه بر روش تحلیلی-توصیفی، بررسی نمایند. نگارندگان پس از بررسی فعلها به این نتیجه رسیده اند که در این رمان چهار گونه ی اصلی
فعل )فعلهای فارسی معیار،
فعل های گویش سبزواری، فعلهای مشترک بین گویش سبزوار و فارسی معیار، فعلهای برساخته ی نویسنده( برجسته تر است. هر چند بسیاری از فعلها منشا گویش سبزواری و فارسی معیار دارند و افعال مشترک بین این دو زیاد است، اما
زبان فارسی معیار بیشترین بسامد و افعال گویش سبزواری به سبب زمینه ی روستایی رمان در )جلد۱و)۲ قابل توجه است .