بررسی ادله (عام و خاص) ملزمه (واداشته) دولت به جبران خسارت در هنگام افت ارزش پول

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 215

This Paper With 25 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_EJS-3-1_004

تاریخ نمایه سازی: 31 شهریور 1400

Abstract:

زمینه و هدف: اتخاذ بعضی از رویه های سیاسی یا اقتصادی دولت گاها سبب افت ارزش پول و نتیجتا باعث تورم گردیده و لذا گروه های مختلف جامعه به علت این رفتار اشتباه و ناسنجیده دولت، همچنین به سبب کاهش ارزش دارایی های مالی و قدرت خرید، متحمل خسارات فراوانی می گردند. آنچه در این امر مورد مناقشه و محل بحث جدی و واقع شده است، مسئولیت دولت در جبران زیان ناشی از کاهش ارزش پول است، موضوعی که اختلاف بسیاری از فقیهان و حقوقدانان را به همراه داشته است مسئله ضمان مسببین و مباشرین کاهش ارزش پول و تورم است که باید موردتوجه و مداقه محققین واقع شود. مواد و روش ها: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و مطالعه ی کتابخانه ای (اسنادی) سامان یافته است. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: چنانچه دولت با اقدام هایی از قبیل چاپ اسکناس بدون کارشناسی دقیق یا بی پشتوانه یا با ایجاد مناقشات سیاسی و دامن زدن به اختلافات داخلی و جناحی، موجب بروز مشکلات اقتصادی و درنتیجه کاهش ارزش پول و اضرار به مردم شود، ضامن است و باید خسارات واردشده را جبران کند. ضمان دولت و مسوولیت پرداخت خسارت ناشی از اعمال و تصمیم های زیان آور [علاوه بر استفاده از مبانی و ادله ی ناظر به ضمان اشخاص حقیقی و تعمیم آن به ضمان دولت به جبران خسارت ناشی از کاهش ارزش پول] بر اساس قواعدی همچون قاعده عدالت، قاعده حرمت مال مسلمان، حفظ امنیت اقتصادی و نظم عمومی به عنوان ادله عام و قاعده هایی چون اتلاف، لاضرر و تسبیب در شمار ادله خاص به اثبات رسیده است. نتیجه گیری: بررسی آراء فقهای عظام و نقد ادله ی مطرح شده در عدم جواز تلافی افت ارزش پول و التفات لازم به ادله نقلی و قواعد فقهی نشان می دهد که مسوولیت نظام حاکم و اصل لزوم تلافی زیان های وارده توسط نظام حاکم نه تنها با مبانی فقهی ناسازگاری خاصی ندارد، بلکه در مواردی هم ضروری اعلام شده است

Authors

حسین سلطان محمدی

دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه مفید، قم، ایران.