تبیین اصل های باطنی و هستی شناختی آموزه های نانوشته در مکتب توبینگن و نقش آن در سیاست
Publish place: Ontological Researches، Vol: 10، Issue: 19
Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 405
This Paper With 24 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ORJ-10-19_002
تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1400
Abstract:
نظریه وجود آموزه های نانوشته در فلسفه افلاطون که مبتنی بر دو اصل یا مبدا هستی شناختی «واحد» (The One) و «ثنائی نامتعین» (The Indefinite Dyad) است، با پژوهش های اخیر مکتب توبینگن قوام پیدا کرده است. آموزه های نانوشته به صورت شفاهی، در آکادمی افلاطون محل گفت و شنود بوده است و به عقیده دانشوران مکتب توبینگن شواهد آن در آثار ارسطو و افلاطونیان موجود است. مستندات آنان نشان می دهد این دو اصل بنیادین مبدا تبیین مسائل دیگر فلسفه افلاطونی بوده و سنگ بنای مابعدالطبیعه اوست. نقش اصل «واحد» تعین بخشی به تمام چیزها و اصل «ثنائی نامتعین» منشا تکثر و ابهام است. «واحد» یا «خیر» نه تنها یک اصل هستی شناختی بلکه علت تمام امور نیک است. به این ترتیب در آثار افلاطون «واحد-خیر» که نظام بخش عالم و الگوی عدالت است، نقشه راه پولیس (اجتماع سیاسی) و تعین بخش کثرات است. نفس و پولیس از طریق عدالت مکنون در طبیعت که از این دو اصل پیروی می کند، می توانندآینه عالم باشند و به وحدت و عدالت نزدیک شوند.
Keywords:
Authors
احمدعلی حیدری
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی
معین احمدی
دانشجوی دکتری فلسفه یونان و قرون وسطی دانشگاه اصفهان
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :