ابعاد شخصیت کارکنان و مولفه های تعیین کننده آن بر اساس مدل "مک کری و کوستا"

Publish Year: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 299

This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HMSR-2-1_008

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1400

Abstract:

مقدمه :  از آنجا که افراد مختلف، ویژگی های شخصیتی متفاوتی دارند که آن را به همراه خود به سازمان می آورند، شخصیت کارکنان یک سازمان می تواند منبعی برای توسعه، رشد، خلاقیت و پیشرفت یا در مقابل، منشا تعارض، ناکامی و سایر مشکلات اجتناب ناپذیر سازمانی باشد. در این پژوهش به بررسی ابعاد شخصیتی کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس مدل "مک کری و کوستا" و رابطه هر یک از این ابعاد با متغیرهای فرهنگ سازمانی، استرس شغلی، کانون کنترل و سازگاری با موقعیت پرداخته شده است. روش پژوهش: این مطالعه از نوع مطالعات تحقیقی توصیفی همبستگی است که بر روی نمونه ای ۱۳۰ نفره از کارکنان شاغل در حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، در سال ۱۳۸۸ انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای ۶۹ سئوالی بود که روایی محتوا و روایی عامل و پایانی آن برای سنجش ابعاد شخصیت مناسب تشخیص داده شد. جهت تحلیل و ارائه داده ها از آمار پارامتریک و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری ۰۵. ۰ استفاده گردید. یافته ها: میانگین نمره روان رنجوری در میان کارکنان شاغل در این سازمان بالاتر از متوسط و میانگین چهار بعد دیگر شخصیت، پایین تر از حد متوسط بود. سایر یافته ها حاکی از وجود رابطه معنی دار و مثبت بین شخصیت با فرهنگ سازمانی، کانون کنترل و سازگاری با موقعیت بود. تحلیل ابعاد شخصیت نشان داد که بعد درونگرایی با سازگاری با موقعیت ارتباط مثبت و معنی دار دارد، حال آنکه بعد وظیفه شناسی با سه متغیر کانون کنترل، استرس و سازگاری با موقعیت رابطه معنی دار آماری داشت. ضمنا ابعاد سازگاری فردی و روان رنجوری نیز با متغیرهای استرس و سازگاری با موقعیت رابطه آماری معنی دار داشتند. در نهایت بعد گشودگی تنها با فرهنگ سازمانی و سازگاری با موقعیت ارتباط مثبت و معنی دار نشان داد. نتیجه گیری: شفاف سازی انتظارات مدیرات از کارکنان و ارائه بازخور به موقع به آن ها، بهبود رابطه مدیران با زیر دستان، ایجاد کانال های ارتباطی شفاف، ضمن تشویق الگوهای مناسب وظیفه شناسی و استقبال از ایده های نو و حمایت هر چه بیشتر از کارکنان می تواند منجر به کاهش بعد روان رنجوری در کارکنان و افزایش ابعاد چهارگانه دیگر گردد.