محور مقاومت و مدل فرماندهی سردار سلیمانی در گام دوم انقلاب اسلامی
Publish place: The Second National Conference on Representing the Discourse of the Islamic Revolution Based on the Second Step Statement
Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 519
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
DRDIRAN02_055
تاریخ نمایه سازی: 14 آذر 1400
Abstract:
نظریه گام دوم انقلاب اسلامی شکل جدیدی از مدیریت در سطوح بوروکراتیک، تاکتیکی و راهبردی را اجتناب ناپذیر می سازد. الگوی کنش ایران در دوران دفاع مقدس براساس کنش تاکتیکی سازماندهی شده بود. مقابله با تهدیدات محور اصلی کنش سیاسی و سیاست خارجی ایران بود. در دوران سازندگی، زمینه برای شکل گیری مدل بوروکراتیک به وجود آمد. ویژگی اصلی مدل بوروکراتیک را کنشگرایی براساس قواعد مدیریت سازمانی بوده است.الگوی کنش سردار سلیمانی در مقابله با تهدیدات فراروی ایران ماهیت تاکتیکی و راهبردی داشت. »دورنمای تفکر۱«سلیمانی برای مدیریت محیط منطقه ای براساس شاخصهای کنش راهبردی تنظیم شده بود. درحالیکه »ماموریتهای سازمانی۲« سلیمانی در مقابله با تهدیدات، ماهیت تاکتیکی داشت. چگونگی پیوند حوزه بوروکراتیک با ضرورتهای تاکتیکی و محیط راهبردی جمهوری اسلامی را میتوان در مدل فرماندهی منطقه ای سلیمانی ملاحظه نمود.در دوران بعد از سلیمانی، محیط منطقه ای با چالشهای امنیتی نوظهور روبه رو شده است. بحران افغانستان به موازات چالش های اجتماعی و امنیتی عراق را میتوان به عنوان اصلی ترین نشانه های تهدید منطقه ای در دوران بعد از سلیمانی دانست. پرسش مقاله به این موضوع اشاره دارد که »محور مقاومت و مدل فرماندهی سلیمانی چه تاثیری بر فرآیند مدیریت اجتماعی، ساختاری و منطقه ای گام دوم انقلاب اسلامی ایفا خواهد کرد؟« فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که »سردار سلیمانی در مدل فرماندهی تاکتیکی و راهبردی خود از سازوکارهای موازنه تهدید مبتنی بر همکاریهای تاکتیکی با بازیگران منطقه ای بهره گرفته است.«به این ترتیب میتوان از نظریه موازنه تهدید استفان والت درباره چگونگی مدیریت محیط منطقه ای غرب آسیا که در فضای آشوبزده قرار دارد، استفاده نمود. ضرورت کاربرد نظریه موازنه تهدید از این جهت اهمیت دارد که امکان کنش تعاملی همه بازیگران برای مقابله با تهدیدات و امنیتسازی درونزا از طریق سازوکارهای ائتلافسازی تاکتیکی و موازنه تهدید امکانپذیر خواهد بود. در انجام پژوهش از روش تحلیل داده های میدانی و الگوی فرماندهی سردار سلیمانی در محیط منطقه ای مبتنی بر ابزارها، نیروها و سازوکارهای مقاومت در برابر تهدیدات استفاده میشود.
Keywords:
Authors
یعقوب زهدی
عضو هیئت علمی دانشگاه وپژوهشگاه عالی دفاع ملی
ابراهیم متقی
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران