بررسی تاثیر ترکیبی دگسمدتومیدین - بوپیواکائین با بوپیواکائین تنها بر درد بعد از عمل در جراحی ارتوپدی اندام فوقانی با بلوک سوپراکلاویکولار

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 83
  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

HWCONF08_016

تاریخ نمایه سازی: 12 اردیبهشت 1401

Abstract:

استفاده از بلوک سوپراکلاویکولار شبکه براکیال بطور گسترده، شایع و موثر برای جراحی قسمت دیستال اندام فوقانی مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده از بلوکهای عصبی در اندام فوقانی بجای بیهوشی عمومی مزایایی دارد که می توان قابلیت فراهم سازی بی دردی طولانی تر و استفاده کمتر دارو جهت بی دردی بعد از عمل ، کمتر شدن عوارض ناشی از این داروها و در نهایت ریکاوری زودتر و ترخیص سریعتر بیمار از مرکز درمانی را ذکر کرد.دکسمدتومیدین داروی اگونیست اختصاصی آلفا ۲ می باشد که اخیرا به داروهای مورد استفاده در بلوک عصبی از جمله بوپی واکائین اضافه می شوند.با توجه به نتایج متفاوت از تزریق همزمان این دارو با بوپی واکائین در این مطالعه بر آن شدیم تا تاثیر دکسمدتومیدین در بلوک سوپراکلاویکولار به همراه بوپی واکائین را بررسی کنیم.. مواد و روشها: این مطالعه آینده نگر دو سوکور بر روی ۶۰ بیمار در محدوده سنی ۶۰ - ۲۰ کاندید عمل جراحی ارتوپدی اندام فوقانی بودند، انجام شد در این مطالعه افراد با سابقه بیماری قلبی عروقی، تنفسی، کلیوی، کبدی، حاملگی، بیمارانی که به داروهای مورد استفاده در مطالعه حساسیت دارند، بیمارانی که انجام بلوک سوپراکلاویکولار در آنها کنتراندیکاسیون دارد از مطالعه حذفشدند بیماران در گروه دکسمدتومیدین ۳۹ میلی لیتر بوپیواکائین ۲۵ / ۰ درصد به همراه ۷۵ / ۰ میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دکسمدتومیدین که حجم آن با سالین نرمال به ۱ میلی لیتر رسانده شده و در گروه کنترل ۳۹ میلی لیتر بوپیواکائین ۲۵ / ۰ درصد به همراه ۱ میلی لیتر نرمال سالین ، دریافت کردند. برای مشخص کردن محل تزریق از دستگاه محرک عصبی Stimuplex و سوزن با گیج شماره ۲۲ ، طول ۵۵ میلی مترو سو نوگرافی استفاده شد. بلوک حسی با روش pinprick و بلوک موتور به روش نمره دهی modified Bromage scale بررسی شد.درد بعد از عمل از طریق روش نمره دهی دیداری ارزیابی شد. زمانی که نمره دهی دیداری از ۴ بیشتر بود مسکن وریدی تزریق شد. زمان اولین تزریق ثبت شد. یافته ها: ویژگی های دموگرافیک سنی ،جنسی و نوع جراحی بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. زمان شروع بلوک حسی اندام فوقانی در بیماران دریافت کننده بوپی واکائین به تنهایی ۰۳ / ۳۱ دقیقه با انحراف معیار ۶۵ / ۹ و در گروه دریافت کننده بوپی واکائین با دکسمدتومیدین حدود ۳۶ / ۲۱ دقیقه با انحراف معیار ۳۴ / ۸ بود.زمان شروع بلوک حرکتی اندام فوقانی در بیماران دریافت کننده بوپی واکائین به تنهایی ۶۶ / ۲۴ دقیقه با انحراف معیار ۲ / ۹ و در گروه دریافت کننده بوپی واکائین و دکسمدتومیدین ۹۳ / ۱۵ دقیقه با انحراف معیار ۳۶ / ۶ دقیقه بود.میانگین امتیاز حرکتی در گروه کنترل ۵۸ / ۳۵ با جمع امتیاز ۵ / ۱۰۶۷ و در گروه مداخله با میانگین امتیاز ۴۲ / ۲۵ با جمع امتیاز ۵ / ۷۶۵ بود که این تفاوت با توجه به ۰۱۲ / ۰ = p معنی دار بود.تغییرات ضربان قلب و میانگین فشار خون شریانی در دو گروه مشابه بود. مدت زمان بی حسی و بی حرکتی و زمان درخواست اولین بی دردی در گروه مداخله طولانی تر بود. میزان درد بعد از عمل در تمام طول ۲۴ ساعت در گروه مداخله کمتر بود.( P = ۰۰۱ / ۰ ) نتیجهگیری: استفاده از دکسمدتومیدین به همراه بوپی واکائین بدون ایجاد عارضه جانبی زمان شروع بی حسی و بی حرکتی را کاهش داده و طول مدت بی حسی و بی حرکتی را افرایش داده بود.همچنین دکسمدتومیدین درد بعد از عمل را به صورت چشمگیری در استفاده با بوپی واکائین کاهش داده بود.

Authors

شهریار صانع

دانشیار گروه بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران