بررسی رابطه بین هوش استراتژیک و توانمندسازی روان شناختی با عملکرد شغلی

بهره مندی مدیران از هوش استراتژیک سبب بهبود عملکرد شغلی معلمان می شود و بهبود عملکرد شغلی به عنوان هدف مهم در آموزش وپرورش نیازمند تدابیری چون توانمندسازی روان شناختی معلمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش استراتژیک مدیران و توانمندسازی روان شناختی با عملکرد شغلی معلمان زن متوسطه زاهدان است. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مقطع متوسطه به تعداد ۷۰۰ نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که تعداد ۲۶۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد هوش استراتژیک مک کوبی (۲۰۱۵)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (۱۹۹۵) و عملکرد شغلی میرکمالی و کرمی (۱۳۹۵) استفاده شده که روایی محتوایی به تایید متخصصان و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب ۷۵/۰، ۷۹/۰ و ۷۲/۰ محاسبه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و مانوا استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین هوش استراتژیک مدیران و توانمندسازی روان شناختی با عملکرد شغلی معلمان زن رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین مولفه های هوش استراتژیک و توانمندسازی روان شناختی با مولفه های عملکرد شغلی رابطه وجود داشت. 

Keywords:

هوش استراتژیک , توانمندسازی روان شناختی , عملکرد شغلی