مطالعه و بررسی کار آفرینی هدف بیشتر سازمان ها، گروه ها که تابع عوامل مختلفی می باشد برای افزایش نگرش سیستمی و فرضیه مداری مدیران

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 88

This Paper With 28 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

DSCONF08_150

تاریخ نمایه سازی: 18 مرداد 1401

Abstract:

کار آفرینی هدف بیشتر سازمان ها، گروه ها و افراد و از جمله سازمان های دولتی و غیر دولتی است که تابع عوامل مختلفی می باشد. مطابق یافته های بدست آمده در این تحقیق یکی از را ههای افزایش کار آفرینی در سازمان افزایش نگرش سیستمی و فرضیه مداری مدیران است.امروزه به این نکته تاکید فراوان می شود که مدیران ارشد برای کارآمد شدن،باید به ابزار ساده و مهمی به نام مدیریت استراتژیک مجهز شوند مدیریت استراتژیک مدتهاست که به عنوان یک برگ برنده در عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی شناخته می شود. این مهارت معمولا در نگاه اول برای بسیاری از مدیران ابهام برانگیز است گر چه می دانند که راه موفقیت در کسب و کار از شناسایی آن می گذرد برای آن که این مهارت را بتوان آگاهانه ارتقاء داد باید در شناخت آن کوشید. ارتقاء در این توانایی ما در تصمیم گیری ها یاری می دهد. به خصوص در موقعیت های استراتژیک که سردرگمی در نگاه مدیران موج می زند،برای شناخت کاملا این مهارت تلاشی فراوانی لازم است. با این حال می توان با شناخت مرزهای مدیریت استراتژیک یا حداقل تلاش در این جهت به یک شمای کلی دست یافت.هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ابعاد مدیریت استراتژیک و کارآفرینی سازمانی مدیران شهرداری تهران بود.۲۰۰ نفر از مدیران سازمانها به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد.دراین پژوهش توصیفی – همبستگی، نمونه ای به حجم ۱۳۲ نفر به روش مورگان با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.ابزار پژوهش، شامل کتب و مجلات و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استراتژیک و پرسشنامه استانداردکارآفرینی سازمانی بر اساس مدل لیکرت بودجهت ارزیابی و بررسی فرضیه های تحقیق که شامل یک فرضیه اصلی و ۶ فرضیه فرعی است،در آمار توصیفی از جدول فراوانی و درصدها میانگینها و انحراف معیار و در آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون وآنووا برای آزمون فرض های تحقیق استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد بین ابعاد تمرکز بر هدف و پیش روی با فرضیه با کارافرینی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.اما بین ابعاد تفکر سیستمی و فرصت جویی هوشمندانه و تمرکز در زمان با کار آفرینی سازمانی رابطه معناداری دیده نمی شود.همچنین نیز فرضیه ششم این پژوهش رد می شود مدیرانی که تفکر سیستمی دارند تاثیر بیشتری بر کارآفرینی ندارند نسبت به مدیرانی که فرضیه مدار هستند.

Authors

رضا محمدی

کارشناسی زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه آزاد اسلامی