معنویت و سلامت روانی؛ رابطه ایی ناگسستنی

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 144

This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRRH-5-4_001

تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1401

Abstract:

معنویت عموما به عنوان چیزی که افراد می توانند آن را تجربه کنند، پدیده یی است که به آنان کمک می کند معنا و هدف را در آنچه برایشان ارزشمند است پیدا کنند. هنگامی که افراد از چیزی رنج می برند یا زیانی می بینند، معنویت به آنان امید و التیام می بخشد و ترغیبشان می کند که با خود رابطه ی بهتری داشته باشند (۱). معنویت هنگام وجود استرس عاطفی، بیماری جسمی و روحی، زیان دیدن، سوگوار بودن و نزدیکی مرگ اهمیت بیشتری پیدا می کند. مذهب هرچند شامل معنویت فردی می شود و ماهیتی جهانی دارد، در عین حال عبادت، عقاید و متون مقدس، سنت ها و روش های متمایزی برای جوامع مخصوص به خود ارائه می دهد (۱).معنویت تغییراتی از طریق شیوه های مقابله، محل کنترل، حمایت اجتماعی، شبکه های اجتماعی و سازوکار های فیزیولوژیکی و محیط ساخته شده در فرد ایجاد می کند (۲). مطالعات نشان می دهد که مذهب و معنویت می توانند سلامت روانی را از طریق مقابله ی مذهبی مثبت، اجتماع، حمایت و عقاید مثبت ارتقا دهند (۲, ۳). گزارش ها و شواهد کمی و کیفی وجود دارد که ارتباط سازنده ی (هرچند اغلب نسبتا کم) معنویت و سلامت روانی را در زمینه ی برخی از مشکلات در سلامت روحی افراد نشان می دهد.در زندگی امروزی، افسردگی به یکی از مشکلات و چالش های بزرگ تبدیل شده است. شواهد نشان می دهد که بین حضور در کلیسا و کاهش سطح افسردگی در میان بزرگ سالان، کودکان و جوانان ارتباط مثبتی وجود دارد. همچنین نشان داده شده است که اعتقاد داشتن به وجودی متعالی با کاهش نشانه های افسردگی در ارتباط است (۲, ۳) و شدت دین داری می تواند از افراد در مقابل خودکشی محافظت کند (۴).مدت ها است که تاثیر مثبت فعالیت ها و عقاید مذهبی در تعدیل جنون، اختلالات روانی و توهمات روان پریشی شناخته شده است. درهرحال، با انجام مطالعات جدید جنبه ی دیگر مذهب شناسایی شده است که می تواند منبع (حمایت) روان شناختی و اجتماعی برای مقابله با استرس باشد (۵). باوجوداین، در تعداد اندکی از پژوهش ها نشان داده شده است که در برخی از جمعیت ها مانند بیماران روانی، سطوح نگرانی درباره ی آینده برای این قبیل افراد کاهش می یابد (۳).مطالعات انجام شده درباره ی اختلالات استرسی پس از حادثه نشان می دهد که مقابله ی مذهبی، آزادی مذهبی، آمادگی برای رویارویی با پرسش های وجودی، مشارکت در فعالیت های مذهبی و دین داری درونی معمولا با بهبود پس از آسیب دیدگی ارتباط دارد (۲).مطالعات انجام شده درباره ی اسکیزوفرنی (هرچند تعدادشان اندک است) نشان می دهد در افرادی که ارزش های مذهبی مشابهی با خانواده ی خود دارند، دین داری می تواند عامل پیونددهنده و حمایت کننده باشد و این بیماران می توانند امید، هدفمندی و آرامش را در عقاید و فعالیت های مذهبی بیابند (۲, ۳).به افرادی که در مراکز خدمات سلامت روانی کار می کنند، توصیه می شود از استفاده کنندگان از این خدمات، در مدت زمان مراقبت و درمان سوال هایی درباره ی نیازهای معنوی و مذهبی شان پرسیده شود و به آنان کمک شود تا جنبه هایی از زندگی را که مفهوم، امید، ارزش و هدف را برایشان فراهم می کند، بشناسند. همچنین، برای تمامی استفاده کنندگان از این خدمات باید امکان دسترسی مناسب به منابع مذهبی و معنوی مرتبط فراهم شود. فراهم کنندگان این خدمات نیز باید فضایی ایمن را برای استفاده کنندگان آماده کنند تا آنان بتوانند در آنجا به دعا، تفکر، عبادت یا ورزش بپردازند. در این زمینه سابقه ی معنوی باید بخشی از ارزیابی های سلامت روانی در نظر گرفته شود. برای مثال، گاهی اوقات افسردگی یا سوءمصرف مواد مخدر می تواند نشانه ی خلا معنوی در زندگی افراد باشد. متخصصان سلامت روان نیز باید بتوانند بحران معنوی و بیماری روحی را به ویژه زمانی که این دو هم زمان با هم اتفاق می افتند از هم تشخیص دهند (۲, ۳).پژوهش های کیفی نشان می دهد که یوگا و تفکر عمیق نیز با بهبود سلامت روان و کاهش استرس و نگرانی ارتباط دارد (۲, ۳). علاوه بر برنامه های ۱۲ مرحله یی تثبیت شده برای سوءمصرف الکل و مواد مخدر، اکنون پژوهش هایی درباره ی رویکردهایی مانند شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای درمان استرس، نگرانی و افسردگی، درمان مبتنی بر شفقت و بخشش درمانی نیز در حال اجرا است. در روش های سنتی روان درمانی باید اصول معنوی نیز دخیل شود تا پذیرفتنی، کارآمد و موفق شود.

Authors

منجیت سینگ بهاتیا

گروه روان پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی دهلی، دهلی نو، هند