بررسی و راههای درمان اختلالات شخصیت در نوجوانان

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 107

This Paper With 19 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

RAVAN04_861

تاریخ نمایه سازی: 31 شهریور 1401

Abstract:

فروید بعدها نظر خود را درباره سه سطح شخصیت تغییر داد و سه ساختار اساسی را در آناتومی شخصیت معرفی کرد: نهاد ، من و فرامن . نهاد با نظر پیشین فروید درباره ناهشیار مطابقت دارد(البته من و فرامن نیز جنبه های ناهشیار دارند). نهاد ساختار قدرتمند شخصیت است، زیرا تمام انرژی لازم برای دو جزء دیگر را فراهم می کند. نهاد(طبق آنچه فروید آن را اصل لذت نامید) از طریق ارتباطی که با کاهش تنش دارد در جهت افزایش لذت و دوری از درد عمل می کند. نهاد فقط ارضای فوری را می شناسد و از واقعیت آگاهی ندارد و تنها راهی که می تواند برای ارضای نیازهایش انجام دهد از طریق عمل بازتاب و تجربه خیال پردازی است که فروید آن را اندیشه در فرآیند نخستین نامید. اولین رویکرد در مطالعه رسمی شخصیت، روان تحلیل گری زیگموند فروید بود که کار خود را در اوایل قرن نوزدهم شروع کرد. تقریبا هر نظریه شخصیتی که پس از نظریه فروید ساخته شد به موضع وی مدیون است چرا که یا از بنا نهاده شدن بر موضع او یا مخالفت با آن ناشی شده است. لیبرت و اشپیگلر (۱۹۷۰) ویژگی های خاص این نظریه را اینگونه بیان می کردند؛ نظریه شخصیت در روانکاوی : ۱) ماهیتی ساختی دارد، ۲) فرآیندی پویاست، ۳) فرآیندی تکاملی است و ۴) بر یک نقطه جبری مبتنی است ( به نقل از شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۸۵). روان تحلیل گری بر نیروهای ناهشیار به عنوان حاکمان و شکل دهندگان شخصیت تاکید دارد، یعنی امیال جنسی و پرخاشگری با پایه زیستی و تعارض های اجتناب ناپذیر اوان کودکی را در شکل گیری شخصیت پر اهمیت تلقی می کند. از نظر فروید غرایز عناصر اصلی شخصیت هستند، نیروهای برانگیزاننده ای که رفتار را سوق می دهند و جهت آن را تعیین می کنند. غرایز شکلی از انرژی هستند، انرژی تغییر شکل یافته ای که نیازهای بدن را به امیال ذهن پیوند می دهد. طرح اولیه فروید شخصیت را به سه سطح تقسیم کرد : هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار . هشیار، شامل تمام احساس ها و تجربه هایی است که در هر لحظه ی معین از آنها آگاه هستیم. فروید هشیار را جنبه محدودی از شخصیت می دانست زیرا تنها بخش کوچکی از افکار، احساس ها و خاطرات ما در هر لحظه در آگاهی هشیار وجود دارد.. نیمه هشیار بین این دو سطح قرار دارد و مخزن خاطرات، ادراکات و افکاری است که ما در لحظه به صورت هشیار از آن ها آگاه نیستیم ولی می توانیم آن ها را به راحتی به هشیاری فرا خوانیمروش تحقیق کتابخانه ای می باشد.

Authors

اختر بدویی

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

مهین بدویی

لیسانس الهیات