بررسی رابطه سبک های نفوذ رهبری در مدیریت نیروی انسانی کارآمد با فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ (مطالعه موردی: سازمان آموزش و پرورش آذربایجان غربی)

این تحقیق با هدف بررسی رابطه سبک های نفوذ رهبری در مدیریت نیروی انسانی کارآمد با فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ (مطالعه موردی: سازمان آموزش و پرورش آذربایجان غربی) انجام گرفت. جامعه آماری آن کلیه مدیران مدارس استان آذربایجان غربی، که تعداد آنان ۱۵۹۵ نفر بود حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۱۰ نفر محاسبه شد که به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب گردیدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد سبک های نفوذ رهبری و پرسشنامه محقق ساخته فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ استفاده گردید و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ برای سبک های نفوذ رهبری، فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ بترتیب ۸۷۳/۰ و ۹۰۵/۰ بدست آمد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های نفوذ رهبری در مدیریت نیروی انسانی کارآمد با فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک نفوذ رهبری مشارکتی در مدیریت نیروی انسانی کارآمد با فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ (تعریف مساله، انتخاب ابزار، تولید راه حل و ارزیابی در حل مساله) رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. بین سبک نفوذ رهبری دستوری در مدیریت نیروی انسانی کارآمد با فرآیند حل مساله از طریق تکنیک TRIZ (تعریف مساله، انتخاب ابزار، تولید راه حل و ارزیابی در حل مساله) رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد.

Keywords:

سبک های نفوذ رهبری , مدیریت نیروی انسانی کارآمد , فرآیند حل مساله , تکنیک TRIZ