برنامه ریزی های کوتاه مدت در زمینه های مختلف برای ادامه ی بقا ، پیشرفت و موقعیت کلیه واحدهای اقتصادی و نیز اتخاذتصمیمات اثر بخش
سرمایه گذاری و تامین مالی توسط مدیران، سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایرین ضروری است. معمولا به منظور پیش بینی وقایعی که درآینده روی می دهد به اطلاعات بدست آمده از وقایع تاریخی اتکا می شود. بدینترتیب که داده های گذشته تجزیه و تحلیل می شود تا از آن الگویی قابل تعمیم برای آینده بدست آید به همین دلیل درتحقیقات
حسابداری نیز برای پیش بینی های مالی از جمله سود شرکت ها و نهایتا استفاده سودمند از آنها روشهای مختلفجهت پیش بینی انتخاب شده است پیش بینی های سود عمدتا از سه منبع یا گروه بدست می آید : گروه اول مدیریت هستند و گروه دوم تحلیل گران مالی و گروه سوم مدل های کمی سری های زمانی، در تحقیقات انجام شده در زمینه مقایسه پیشبینی این گروه ها نتایج گوناگون و گاه متضاد بدست آمده است.تحقیقات بسیار زیادی خصوصا در دهه ی ۱۹۶۰و۱۹۷۰ (نظیر تحقیقات انجام شده توسط بیسی کری و توارک۱۹۷۸ ۱ ، هیسل وجنین۱۹۸۶ ۲ و کاپلاند و مارینو۱۹۷۲ ۳ و گرین و سگال۴(۱۹۶۶ در زمینه دقت
پیش بینی سود توسط مدیریت و تحلیل گران مالی و مدل های سری های زمانی باکس - جنکینزانجام گرفته است که البته علی رغم این تحقیقات نتایج یکسانی به منصه ظهور نرسیده است . جهت آزمون فرضیه تحقیق ، ابتدا مناسب ترین مدل های سری زمانی باکس - جنکینز از داده های شرکت های منتخب بدست آمده و سپس سود هر سهم شرکت های منتخب پیش بینی می گردد. در مرحله بعدی خطای نسبی
پیش بینی سود هر سهم مدل با سود هر سهم واقعی محاسبه می شود