خوانش های دوقطبی معطوف به شاهنامه در تبیین دو مقوله «زن» و «صلح»

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 127

This Paper With 17 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPNFA-18-2_003

تاریخ نمایه سازی: 19 دی 1401

Abstract:

در چند دهه اخیر شاهنامه فردوسی، به­خصوص از منظر دو مقوله «زن» و «صلح»، مورد خوانش­هایی به­غایت متضاد قرار گرفته است. بی توجه به اعصار شکل گیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانه آثار فمینیستی می­برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زن ستیز می خواند؛ یکی صرفا بر پایه تاملات راوی شاهنامه را اثری در نکوهش جنگ می داند و دیگری بر پایه شواهد ساختگی آن را اثری نه فقط در ستایش جنگاوری که طرف دار کشتار جمعی می­شمارد. این جستار با نام گذاری «خوانش دوقطبی» بر این نوع نقد متن و به دست دادن تعریف، آشکارکردن روش­ها و راه کارها و سبک ویژه آن، به این گونه خوانش ها از وجه بیرونی و درونی آن و نیز به علل پدیداریشان می­پردازد و به این نتیجه می رسد که خوانش­های دوقطبی اگرچه در بادی امر به نظر متضاد و نامرتبط می رسند، اما بواقع از دل یک وضعیت واحد بیرون آمده اند، شباهت های عمده ای با هم دارند، تالی فاسد یک دیگر و پدیدآورنده یا برانگیزاننده یک دیگر ند. آن ها ماهیتا نه قادر به گفت­وگو با هم­اند و نه با متنی که مورد نقد قرار داده­اند، و صرفا در چنبره نوعی تسلسل باطل به دور خود می­چرخند. این جستار نشان می­دهد که خوانش های دوقطبی معطوف به شاهنامه در اصل جنگی نیابتی را پیش می برند و به جای آن که کاشف حقیقتی از متن باشند، تلویحا وضعیتی خاص و تجربه­ای مدرن از ایران معاصر را بازنمایی می کنند؛ وضعیت و تجربه ای که به تناسب و فراخور خوانش های دوقطبی شاهنامه مبتنی بر نظرگاه و جهت گیری ای دوقطبی اند: ایمان به حقیقت و کارآمدی سنت و انکار آن، ایران را یک پارچه و متحد خواستن و غیر آن، باور به حقیقت تاریخی ایران متحد و عکس آن. خوانش های دوقطبی برآمده از منش عاطفی و ذهنی جامعه ای دوقطبی است که قدمتش از یک سو و تجربه مواجهه با دوران جدید از سوی دیگر، او را متشائل کرده است، یا متشائل بودنش موجبات دوقطبی شدن مواجهه اش با جهان و متن را فراهم آورده است. و در نهایت این جستار با بیان این که چرا خوانش­های دوقطبی بیش از هر متنی به شاهنامه معطوف بوده­اند، و بر سر چه معنایی از شاهنامه اجماع داشته اند، درک معنای تازه­ای از ماهیت فرهنگی و جای گاه بی همتای این اثر در فرهنگ ایران به دست می دهد.

Authors

مهری بهفر

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ورامین پیشوا، دانش گاه آزاد اسلامی، ورامین پیشوا، ایران

مراجع و منابع این Paper:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :
  • اخوان ثالث، مهدی (۱۳۳۸). آخر شاهنامه. تهران: نشر مروارید ...
  • بهار، محمدتقی ( ۱۳۴۵). «شعرهای دخیل و تصحیف ها در ...
  • دیکنز، چارلز (۱۳۹۸). داستان دو شهر، برگردان ابراهیم یونسی، تهران: ...
  • حبیبی، امیل (۱۳۹۵). وقایع غریبه غیب شدن سعید ابونحس خوشبدبین، ...
  • سعید، ادوارد (۱۳۸۲). فراتر از واپسین آسمان، ترجمه حامد شهیدیان، ...
  • فرای، نورتروپ (۱۳۷۹). تحلیل متن، ترجمه صالح حسینی، تهران: انتشارات ...
  • ضیمران، محمد (۱۳۸۲). ژاک دریدا، تهران: هرمس ...
  • مینوی، مجتبا (۱۳۵۵). «فردوسی حق بزرگ بر گردن ما دارد»، ...
  • ReferencesAKHAVAN SALES, MEHDI, ۱۹۵۹ The End of Shahnameh, Tehran: MorvaridBAHAR, ...
  • DICKENS, CHARLES, ۲۰۱۹ The Tale of the Two Cities, Trans. ...
  • HABIBI, EMILE, ۲۰۱۶ The Strange Events of the Disappearance of ...
  • SAID, EDWARD, ۲۰۰۳ After the Last Sky, Trans. Hamed Shahidiyan, ...
  • FRYE, NORTHROP, ۲۰۰۰ Anatomy of Criticism, Trans. Saleh Hoseini, Tehran: ...
  • ZEIMARAN, MOHAMMAD ۲۰۰۳, Jacques Derrida, Tehran: Hermes ...
  • MINOVI, MOJTABA, ۱۹۷۶ “Our Great Debt to Ferdowsi”, Ferdowsi and ...
  • نمایش کامل مراجع