تاثیر تمرینات پیلاتس و کینزیوتیپ بر درد و ناتوانی عملکردی مردان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی

مقدمه: کمردرد مزمن یک مشکل رو به رشد در بسیاری از جوامع است، اما در مورد مناسب ترین مداخله درمانی توافقی وجود ندارد. به تازگی تمرینات پیلاتس که روشی برای سلامتی ذهن و جسم می باشد به عنوان یک روش بازتوانی پذیرفته شده است. همچنین یکی دیگر از روش های درمانی جدید کینزیوتیپینگ (Kinesio taping) است که ادعا می شود قادر به کاهش درد، تورم و اسپاسم عضلانی است و در ارتوپدی، طب ورزشی و توان بخشی عصبی- عضلانی متداول شده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات پیلاتس و کینزیوتیپ بر شدت درد و ناتوانی عملکردی مردان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی بود.مواد و روش ها: ۲۴ مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی با میانگین سنی ۸۲/۶ ± ۵۴ سال به عنوان نمونه به صورت هدفمند انتخاب و به دو گروه ۱۲ نفره تقسیم شدند. گروه اول تمرینات پیلاتس را انجام دادند و گروه دوم با استفاده از کینزیوتیپ، نواربندی (Taping) شدند. طول مدت درمان برای هر دو گروه ۶ هفته بود. از مقیاس VAS (Visual analog scale) برای ارزیابی تغییرات شدت درد و از مقیاس ناتوانی عملکردی Quebec (Quebec functional disability scale) جهت ارزیابی ناتوانی عملکردی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه های تکراری با سطح معنی داری ۰۵/۰ £ P استفاده گردید.یافته ها: بهبود معنی داری در شدت درد و ناتوانی عملکردی در هر دو گروه پس از درمان دیده شد (۰۰۱/۰ > P). از طرفی، مقایسه داده ها پس از مداخله اختلاف معنی داری در شدت درد بین دو گروه را نشان داد (۰۰۱/۰ > P)، اما اختلاف معنی داری از نظر ناتوانی عملکردی بین دو گروه دیده نشد (۱۸۸/۰ = P).نتیجه گیری: تمرینات پیلاتس نسبت به کینزیوتیپ، اثرات بهتری را در کاهش درد و افزایش سطح عملکرد مبتلایان به کمردرد مزمن غیر اختصاصی ایجاد می کند.کلید واژه ها: پیلاتس، کینزیوتیپ، کمردرد مزمن غیر اختصاصی، ناتوانی عملکردی