حاکمیت شرکتی در بر گیرنده مجموعه روابط بین سهامداران، مدیران، حسابرسان و سایر افراد ذی نفع است که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای مصوبات مجمع و جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی است. تئوری نمایندگی بیان میکند که شرکتهای دارای ساختار
حاکمیت شرکتی بهتر، دارای عملکرد بهتر و ارزش بالاتری هستند و این امر را ناشی از پایین بودن هزینه های نمایندگی میداند.
حاکمیت شرکتی به دنبال حصول اطمینان از عدم وقوع رفتار فرصت طلبانه است که از طریق کاهش مشکلات نمایندگی و اطلاعات نامتقارن بالقوه بین نماینده و ذینفعان مختلف تحقق مییابد. در همین راستا، هیئتمدیره یکی از مهمترین سازوکارهای کنترلی شرکت است که غلبه بر مشکلات نمایندگی ناشی از تفکیک مالکیت از مدیریت که منجر به عدم تقارن اطلاعاتی میگردد را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر حاکمیتشرکتی بر
عملکرد مالی شرکتها میباشد. روش تحقیق مروری و توصیفی است. یافته ها نشان داده است که حاکمیت شرکتی، پیشبینی کننده قابلتوجهی برای ارزیابی بازار و عملکرد حسابداری شرکتی است و ارتباطمستقیم با بازده داراییها دارد. بهاینترتیب عملکرد
حاکمیت شرکتی بهتر منجر به
عملکرد مالی بهتر ازنظر درآمد و رشد میشود.