مقایسه توانایی اتخاذ دیدگاه و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه_بیشفعالی و کودکان با تحول عادی

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 129

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ASRUMA03_017

تاریخ نمایه سازی: 25 فروردین 1402

Abstract:

اختلال نقص توجه-بیشفعالی یک اختلال عصب-تحولی با شیوع بالا در میان کودکان و نوجوانان است. علاوه بر کمبود توجه و بیشفعالی-تکانشگری که مشخصه های اصلی این اختلال هستند، تواناییهای شناختی مختلف در افراد مبتلا به این اختلال دچار آسیب هستند که از مهمترین آنها نقص در همدلی و اتخاذ دیدگاه است. از آن جا که این نقص جزء مشکلات اصلی اختلال نقص توجه-بیشفعالی محسوب نمیشود، کمتر مورد توجه والدین و متخصصان قرار گرفته است و موجب شده که تحول و ارتباطات اجتماعی این افراد به خطر بیفتد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه توانایی اتخاذ دیدگاه و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی و با تحول عادی و بررسی نقش میانجیگر اتخاذ دیدگاه بر بهبود همدلی بوده است. تعداد ۶۰ نفر کودک ۳۰) دختر) ۹ تا ۱۲ سال و ۱۱ ماه ۱۰) سال و ۷ ماه(M= در این پژوهش شرکت داشتند. شرکتکنندگان در دو گروه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی و کودکان با تحول عادی (هرگروه ۳۰ نفر) قرار گرفتند. کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی علاوه بر تشخیص روانپزشک، با "مقیاس درجه بندی کانرز، فرم کوتاه والدین" نیز غربالگری شدند. هر یک از شرکت کنندگان در تکالیف کامپیوتری ارزیابی همدلی عاطفی و شناختی، و اتخاذ دیدگاه عاطفی و شناختی شرکت کردند. برای تحلیل نتایج از مقایسه میانگینها و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد.یافته های این پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی و کودکان با تحول عادی در صحت پاسخ اتخاذ دیدگاه شناختی (MADHD=۲۵.۷۳, MNT=۲۹.۴۳ ; p=۰.۰۰۴) و اتخاذ دیدگاه عاطفی (MADHD=۳۳.۵۰, MNT=۳۷.۴۰ ; p=۰.۰۱۸) و نیز صحت پاسخ همدلی شناختی (MADHD=۱۰۶.۷۳, MNT=۱۳۲.۹۶ ; p=۰.۰۰۰) و همدلی عاطفی p=۰.۰۰۰) (MADHD=۳۸.۴۷, MNT=۴۵.۲۶ ; تفاوت معنادار داشتند. همچنین مشخص شد که توانایی اتخاذ دیدگاه عاطفی برای همدلی شناختی (P= ۰.۰۰۳) در گروه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی به عنوان میانجی عمل میکند، اما این موضوع برای همدلی عاطفی (P= ۰.۰۷۴) صادق نیست. اتخاذ دیدگاه شناختی نیز برای هیچ کدام از مولفه های شناختی و عاطفی همدلی در کودکان مبتلا اثر میانجیگر نداشت.نتایج حاکی از آن بود که کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی در توانایی همدلی و اتخاذ دیدگاه از همسالان با تحول عادی خود به شکل معناداری ضعیفتر عمل میکنند. همچنین با توجه به این که به نظر میرسد توانایی اتخاذ دیدگاه عاطفی برای همدلی شناختی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی به عنوان میانجی عمل میکند، بنابراین بهبود مولفه عاطفی توانایی اتخاذ دیدگاه در بهبود همدلی شناختی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی که نسبت به همسالان با تحول عادیشان پایینتر است، اثرگذار خواهد بود.

Authors

مینا براتی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی

خاطره برهانی

استادیار پژوهشکده علوم شناختی و مغز دانشگاه شهید بهشتی