یکی از شگردهای
آشنایی زدایی و هنجارگریزی،
باستان گرایی ( Archaism ) است. به کارگیری واژگان و ساختاری نحوی که در گذشته مرسوم بوده است؛ اما در زبان امروز کاربرد ندارد. بهره گیری مناسب و بجا از این شگرد زبانی برعلاوه اصالت بخشیدن به شعر، التذاذ مخاطب را نیز در پی خواهد داشت. رابطه شعر واصف با زبان باستان و استفاده از ترکیبات و واژه های آرکائیک، زبان شعر او را استحکام و صلابت بخشیده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی
باستان گرایی در اشعار
واصف باختری در دو حوزه واژه گانی و نحوی، به شیوه تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. پژوهش نشان می دهد که باختری در آوردن واژه ها صفت ها و فعل های باستانی متاثر از شاعران و نویسندگان مکتب خراسانی و عراقی بوده و از عواملی که در باستانگرایی
واصف باختری نقش داشته دارد، آشنایی عمیق او با متون کهن و گسترش دایره واژگانی او است. و طبق داده های ارائه شده، مشخص میگردد که بعد از اسم، کاربرد افعال و به ویژه افعال پیشوندی در ساخت واژگانی اشعار باختری، بسامد بالایی دارد.