بررسی تاثیرپذیری انگیزه شاگردان از آموزگاران در دوره ابتدایی

ارتباط انگیزه آموزگار با انگیزه شاگرد مدت هاست که تایید شده است. اگرچه انگیزه آموزگار با انگیزه شاگرد از طریق استفاده آموزگاران از راهبردهای انگیزشی مرتبط است ، در میان نظریه های انگیزشی مختلفی که در تحقیقات انگیزش آموزگار به کار رفته اند، نظریه خود تعیینی به طور گسترده به عنوان چارچوبی در مطالعات تاثیر انگیزه آموزگار بر انگیزه شاگردان استفاده شده است. برای بررسی چهار نوع مختلف انگیزه طبقه بندی شده از یک پرسشنامه خود طراحی برای تجزیه و تحلیل ظرفیت آموزگاران برای تمایز انواع مختلف انگیزه که از نظر استقلال متفاوت است استفاده کردند. این یافته که چهار نوع انگیزه (انگیزش بیرونی، درونی، شناسایی شده و درونی) در مکان مورد انتظار در امتداد پیوستار انگیزشی قرار گرفت، شواهد حمایتی برای به کارگیری تشویق در تحقیقات انگیزش آموزگار ارائه کرد. بر اساس خود تعینی، ادراک افراد از زمینه به عنوان پشتیبان استقلال یا کنترل، تاثیر رویدادهای بیرونی را بر انگیزه درونی و خود تعیین کننده تعیین می کند. مستند شده است که نمایه ای از عوامل تعیین کننده بر خودتعیین شدن آموزگار نسبت به کار تاثیر می گذارد که بر انگیزه شاگردان تاثیر دارد. آموزگاران زمانی که بیشتر از سوی مافوق تحت فشار قرار می گیرند، احتمالا شاگردان را کنترل می کنند و یکی از عوامل مهمی که بر آموزگاران فشار می آورد، مسئولیت شاگردان است. عملکرد مطابق با استانداردها در حمایت، از مدل سازی معادلات ساختاری برای نشان دادن روابط متوالی بین ادراک آموزگاران از محدودیت ها در محل کار، ادراکات خودتعیینی شاگردان نسبت به یادگیری، خود تعیینی نسبت به کار و رفتارهای آموزشی استفاده کردند. بر اساس مدل آنها، هر چه آموزگاران محدودیت های بیشتری را در سطوح برنامه درسی، مدیریت و همکاران، همراه با تصوراتشان از خودتعیین گری پایین شاگردان درک کنند، کمتر تصمیم گیری می کنند و نسبت به تدریس کنترل کننده تر شوند. در این مطالعه به بررسی هم افزایی انگیزش تحصیلی شاگردان با ایجاد مشوق های اثربخش در آموزگاران ابتدایی به روش توصیفی پرداخته شد.

Keywords:

انگیزه , آموزگاران , شاگرد , مدارس ابتدایی , تشویق , آموزش .