آموزش ابتدایی و راههای جذب کودکان به مدرسه

تعلیم و تربیت موضوعی است که از دیرباز توجه بشر به آن معطوف بوده است. آشکار است که دانش آموزان بدون انگیزه ی لازم بهره ای از آموزش نمی برند .ریشه ی پیشرفت یک جامعه در توسعه ی فرهنگی و به کارگیری فنون صحیح تعلیم و تعلم نهفته است که بدون شک ، نیل به این اهداف مستلزم مدیریت صحیح کلاس معلمان و بهره برداری مفید توسط فراگیران و محصلین می باشد . باید کوشید تا با امکانات موجود دست کم بهترین راهکارها را برای رشد ارائه داد . معلم واقعی کسی است که می تواند راهی به سوی دل ها بگشاید و علم را با ایمان و عقل را با دل پیوند زند، از این رو راز موفقیت معلمان را نخست باید در جذب دانش آموزان دانست یعنی این که معلم بتواند اعتقاد و علاقه ی درونی آنها را به وجود آورد و رابطه ی روحی و معنوی با آنها برقرار کند تا آنجا که حتی نگاه ها و اشاره ها و حالت های معلم نیز در آنها تاثیر عمیقی بگذارد و در تربیت شخصیت آنان منشا اثر شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نیازهای دانش آموزان دوره ی ابتدایی و نیز اشکال های آموزش در مدارس ابتدایی می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. بنابراین به شرح ویژگی های کودکان دوره ی ابتدایی و معلمان اثر گذار این دوره پرداخته سپس راهکارهایی جهت جذب کودکان به مدرسه ارائه می شود .