جنبش مشروطه، جنبش
مشروطه خواهی یا جنبش مشروطیت مجموعه کوششها و رویدادهایی در نظر و عمل است که برای محدود شدن اختیارات پادشاه در نظام سلطنتی ایران و نهادینه سازی حقوق اساسی مانند آزادی فردی، عدالت قضایی و حاکمیت قانون آغاز شد و به دگرگونی نظام سیاسی ایران از پادشاهی مطلقه به پادشاهی
مشروطه منجر گردید. این جنبش از سال ۱۲۸۴ خورشیدی با وقوع اعتراضات منتهی به
انقلاب مشروطه آغاز شد و میتوان شکست استبداد صغیر و پایان حکومت محمدعلی شاه در مرداد ۱۲۸۸ را (به سبب پایان حکمرانی آخرین پادشاه ایران در نظام حکومتی پادشاهی مطلقه) زمان پایان آن دانست.ریشه های فکری
مشروطه خواهی به سالهای سلطنت ناصرالدین شاه بازمیگردد. در آن دوره برخی ایرانیان به واسطه تحصیل یا تجارت در اروپا و عثمانی، با مظاهر پیشرفت در غرب آشنا شدند و تلاش کردند به نحوی حاکمان ایران را پذیرا به اصلاحات و مردم ایران را دگرگون و بیدار نمایند . ولی به طور مستقیم، نخستین جرقه این جنبش در سطح سیاسی در ۲۱ آذر ۱۲۸۴ زده شد که علاءالدوله، حاکم تهران، چند تن از تاجران خوشنام تهران را به خاطر افزایش قیمت قند، فلک کرد. در پی این جرقه، سلسله ای از اعتراض ها و بست نشینی ها به رهبری دو مجتهد سرشناس تهران، سید محمد طباطبایی و سید عبداله بهبهانی شکل گرفت. مجموعه اعتراضات و دنباله آن، نظیر مهاجرت روحانیان به قم و بست نشینی اصناف در باغ سفارت بریتانیا در تهران به نام
انقلاب مشروطه نامیده میشود. دستاورد این انقلاب، امضای فرمان مشروطیت به دست شاه وقت ایران؛ مظفرالدین شاه، تشکیل مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی
مشروطه بود. پیروزی
انقلاب مشروطه، فضای آزادی ایجاد کرد که در آن روزنامه نگاران، واعظان مشروطهخواه، احزاب و انجمنها نقدهای تندی به سنتهای قدیمی، اصحاب قدرت و محمدعلی شاه _ شاه جدید که با درگذشت پدرش به مقام شاهی رسیده بود _ وارد میکردند. در مقابل، گروهی از روحانیان شیعه، که به مشروعه خواهان شهرت پیدا کردند، با اصول متعددی از قانون اساسی از جمله آزادی و حاکمیت قانون بشری مخالفت کردند. در سال ۱۲۸۶، تعدادی از روحانیان تهران و در راس آنها شیخ فضل الله نوری در نامهای به محمدعلی شاه نوشتند که مجلسی که با الگوبرداری از قوانین پارلمانهای اروپایی تشکیل شده است، با قواعد اسلامی منافات دارد و قابل جمع نیست. پس از چند بار اقدام ناموفق برای انحلال مجلس اول، محمدعلی شاه که در ۹ اسفند ۱۲۸۶ از یک سوءقصد جان به در برده بود، در روز دوم تیر ۱۲۸۷ دستور حمله نظامی به مجلس و دستگیری سران مشروطهخواه در تهران و شهرهای دیگر را صادر کرد. برخی از سران مخالف با محمدعلی شاه نیز اعدام شدند . اگرچه او در بیانیه ای اعلام کرد که قصد دارد در آینده مجلس جدیدی را تشکیل دهد، اما این وعده به نظر بسیاری از مشروطهخواهان واقعی نبود و مقاومتهای جدی در تبریز، گیلان و اصفهان شکل گرفت که با حمایت مراجع تقلید در نجف و
روشنفکران تبعیدی در اروپا و عثمانی همراه شد. دو سپاه از مشروطهخواهان گیلان و اصفهان سرانجام توانستند با فتح تهران در ۲۵ تیر ۱۲۸۸، محمدعلی شاه را برکنار و نظام
مشروطه را زنده کنند.