تاریخ جهان وجهان تاریخ

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 55

This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

EBRCCONF02_1160

تاریخ نمایه سازی: 18 اردیبهشت 1402

Abstract:

جهان تاریخ،که همان فرایند گسترده زمان دارو استقرار استمرارو نظامهای گوناگون اجتماعی (اجتماعی،اقتصادی، سیاسی و فرهنگی)ملتهای مختلف است، تاکنون هم، راه های گوناگونی را طی کرده است،و هم اعوجاجها و نبضانهای عجیبی را داشته است. اما، با اینکه ما انسانها، همه فرزندان این تاریخ هستیم دائماو با آن محشور بوده ایم و حتی یک آن نمی توانیم خارج و یا بر فراز آن قرار گیریم،مع الوصف شگفتا با این همه نزدیکی ما به آن،»تاریخ جهان این همه از ما دور است،تا آنجا که نسبت به انواع مطالعات تاریخی موجود نزد مورخان،کمتر از هر چیزی پیرامون این فرایند عظیم »تاریخ جهان« مطالعه به عمل آمده است.در گذشته ی غرب،از یونان باستان تا رنسانس تاریخ جهان را به دو لحاظ در نظر گرفته اند:یا آن را تحت تفکر »کیهان شناسی الهیات « (کوسموتئولوژی) یونانی ( ایرانی) به تعمن معنی درآورده اند و لذا تاریخ بشریت تابع سیر ابدی چرخش گردون گردان گردیده است که پس اعتبار نیست بر کار جهان!، و یا با آمدن مسیحیت دو گرایش تاریخ شناسانه تحت تاثیر تفکر »انسان شناسی الهیاتی « آنتروپوتئولوژی به تبیین تاریخ جهان پرداخته است: یکبار از آگوستین تا بوسوئه،شرح شروع حرکت آغازین آرخه نزول انسان الهی مسیح به جهان و سپس عروج آن پسر به سوی پدر و بازگشت به نقطه ی پایان اشاتن( ). این سیر و مسیر تاریخ مسیحیت، جهانی نیست، بلکه خاص مسیحیت و مسیحیان است: اما،بار دیگر بالعکس،طرح این ادعا، که این سری من المبداء الی المعاد متعلق به تمام بشریت است و تمام ملتها را دربرمیگیرد و همگان منتظر ظهور مسیح موعودند. اینجا و از این دیدگاه در نظاره به حرکت عام و کلی تمام تاریخ انسانی، ما با ویژگی جهانی بودن »تاریخ جهان« روبه رو میشویم.البته برای شرقیان نیز چنین تفکری کاملا بیگانه نیست و من باب مثال میتوان حداقل از دو متفکر نام برد، که به تاریخ جهان و کلیتی همانند آن اشاره نموده اند: نخست،ابنخلدون بزرگ،که در »مقدمه ی فی التاریخ« خودبرالعبر پی جویی حرکتها و مناسبات اجتماعی و فرهنگی را در »مقیاسات خاص و جهانی تاریخ« آنها لازم میداند و دوم، مولانا، که هگل گونه، در مثنوی معتقد است:این جهان یک فکرت است از عقل کل عقل چون شاهست و صورت رسلها

Authors

ناهید دارگوش

کارشناس علوم اجتماعی،استان فارس